مدیریت آینده پژوهی سلامت و روانشناسی

اطلاعات و مقاله های روان شناسی و مدیریت آینده پژوهی

مهارت سوم: حل تعارض[1]

حل تعارض: این مقیاس نگرش ها، احساسات و اعتقادات شخصی همسر را در به وجود آوردن یا حل تعارض ارزیابی می کند. موضوع ها بر روی روش هایی برای خاتمه دادن به بحث تمرکز دارند.

مرور تکالیف قبلی

سخنرانی: عوامل موثر بر حل تعارض

بحث گروهی

تکنیک

تکلیف

 

سخنرانی: عوامل موثر بر حل تعارض

وقتي با موقعيتي روبرو مي‌شويد كه نمي‌توانيد با اطلاعات و مهارت‌هايي كه در آن لحظه در اختيار داريد به آن موقعيت پاسخ دهيد، در واقع شما با مساله‌اي روبرو شده‌ايد که احتمال دارد منجر به تنش روانی و یا بین فردی شود. البته بروز  مشكل يا سختي زندگي، چهره‌ي واقعي و منطقي زندگي است و هنر زندگي،  در توانايي مقابله با مسائل و حل كردن يا كنار آمدن با مشكلات مي‌باشد. سختي‌ها،  فرصتي به وجود مي‌آورند كه به رشد رواني- اجتماعي افراد كمك مي‌كند. لحظه‌اي به خودتان فكر كنيد، زماني كه مشكلي را حل مي‌كنيد، احساس رضايت داريد و برعكس زماني كه مشكل حل نشود ايجاد استرس كرده و ارتقاي سلامت رواني فرد را مسدود مي‌سازد.

براي مقابله با مشكلات و يافتن راه‌حلي براي آنها، ابتدا بايد بدانيم در چه موقعيتي هستيم. و نسبت به احساسات و افكارمان آگاه بوده و خودآگاهي داشته باشيم . هر چند كه افراد در برخورد با مسائل به شيوه‌هاي متفاوتي عمل مي‌كنند ، افرادي هستند كه در برخورد با مسائل احساس ناتواني مي‌كنند، چنين افرادي بيشتر به ناتوانايي‌هاي خود آگاهي داشته تا به نقاط قوت‌ و باورهاي آنان تعيين‌كننده‌ي رفتارشان خواهد بود، افراد ديگر احساس مي‌كنند قادر به حل مسائل  خود هستند. نقاط قوت خود را باور دارند و مشكلات را به عنوان فرصتي براي يافتن توانمندي ‌ها و برطرف  نمودن ضعف‌هاي خود مي‌دانند. بديهي است به دليل ناشناخته بودن راه‌حل مساله، تنش‌هايي براي فرد به وجود مي‌آيد. اگر بيش از اندازه درگير تنش‌ها شويم اضطراب برما مستولي گشته در نتيجه،  مشكل در سايه‌ افكار منفي و تنش باقي مانده و انرژي ما به جاي اينكه صرف پيدا كردن راه‌حل مناسب  گردد، در راه كنترل هيجانات و افكارمان مصرف مي‌شود.

بنابراین همه افراد در هنگام مواجه با مشکلات، سعی می کنند به بهترین شکل موجود آنرا حل نمایند و فقط کسانی که مهارت کافی در حل مشکلات را ندارند به ابزار خشونت و راه های دیگر متوسل می شوند. بنابراین بررسی مشکلات و یافتن راه حل های منطقی مهارتی است که در زندگی زناشویی باید همواره در پی یادگیری و استفاده از آن باشید.

 

بحث گروهی

در هنگام بروز یک مشکل یا مساله چه رفتاری از شما و همسرتان رخ می دهد؟

در مقابل مشکلات بزرگ چه عکس العملی دارید؟

 

تکنیک

1-   اعتماد به نفس خود را حفظ کنید:

عـزت نــفس و اعــتماد به نفس بنیادی ترین بخش شخصیت یـک فرد می بـاشـد که در تمام جوانب زندگی فرد خود را به نـحـوی متـظـاهــر می سازد. اعتماد به نفس سالم و بالا یک ضرورت حـیـاتی و مـطـلق بـــرای هر فردی می باشد. اعتماد به نفس را می توان چنین تعریف کرد: 1)ارزش نهادن به خود. 2) شایستگی. 3) تعلق

هم چنین موارد دیگری نیز بر اعتماد به نفس تاثیر گذار هستند:

-        باور و اعتقاد

-        شناخت از خود

-        توانایی برخورد و کنارآمدن با چالش های اساسی زندگی

-        تـوانـایی ارزیابی درست و دقیق

-        توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قـوت و محدودیتهای خویش.

 

عوامل موثر بر اعتماد به نفس شامل موارد زیر می شود:

-        برخوردار از مرکز کنترل درونی

-         میانه روی در افکار، احساسات و رفتارهای خود

-         قادر به پذیرش و پند گیری از اشتباهات “من اشتباه کردم”

-         توانایی بخشش اشتباهات خود و دیگران

-         مسئولیت پذیری

-         فرافکنی نمی کنند

-         آگاهی از نقاط ضعف و قوت خود

-         بدور از خودبینی و غرور

-        انتقاد پذیر

-         پرهیز از تحقیر و تمسخر دیگران

-         شوخ طبع/  عدم کمال گرایی

-         هیچ گاه خودشان را با دیگران مقایسه نمی کنند

-        نیازی به اثبات و توجیه افکار و عقاید خود به دیگران ندارند.

 

افرادی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردار می باشند دارای خصوصیات زیر هستند:

-        انتقاد و سرزنش از خود و دیگران

-         برداشت غلط از رفتار دیگران

-         احساس قربانی بودن

-        احساس تنهایی می کنند

-         احساس افسردگی، گناه و شرمساری

-        تردید در توانمندی

-        ترس از تجربه نو

-         مرتباً سعی در راضی نگاه داشتن دیگران دارند «هراس اجتماعی »

-        عدم مدیریت زمان

-        درگیر مواد مخدر و یا روابط مخرب

-        کمالگرا هستند .

 

علت کاهش اعتماد به نفس موارد زیر است:

-وابستگی هیجانی دارند: برای دستیابی به یک احساس خوشایند به دنیای خارج خود وابسته می باشند. مانند:
-
وابستگی به مواد: مانند غذا، داروها، الکل مواد مخدر به منظور پر کردن خلاء درونی خود و تسکین دردهایشان.
-
وابستگی به رفتارها: مانند خرج کردن پول، قمار بازی و تماشای تلویزیون. به منظور پر کردن خلاء درونی و تسکین دردهایشان.

-وابستگی به مال: برای تعیین میزان ارزش و شایستگی خود به پول و مال وابسته هستند.
-
وابستگی عاطفی : برای داشتن حس ارزشمندی، شایستگی و امنیت به توجه، پذیرش و تائید فرد دیگری (معشوق خود) وابسته می باشند.

 

 

برای تغییر در افراد و افزایش اعتماد به نفس می توانید از شیوه زیر استفاده کنید: 

باور: باور به تغییر

انگیزه: تمایل به تغییر

بینش: درک خود و رفتارها

اهداف: برنامه ریزی و هدف گذاری

تمرین: تمرین و یادگیری ( الگو)

حمایت: حمایت خانوادگی، دوستان و جامعه.

پاداش به خود: به خودتان جایزه بدهید.

 

2-   خشم خود را کنترل کنید.

خشم یک حالت هیجانی است که به موجب ناکـامی یا برخورد ارتباطی با یک موضـوع در فـرد ایجاد   می شود. خشم وضعیتی روانی ‌است که در گسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید می‌گنجد. معلول‌های فیزیکی خشم شامل، تند شدن ضربان قلب، افزایش فشار خون و میزان آدرنالین در خون است. از دید عده‌ای، خشم بخشی از واکنش مغز به بیمناکی‌اش از درد است. هنگامی که شخص خودآگاهانه تصمیم به اقدام می‌گیرد تا بلافاصله رفتار تهدیدکنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب (رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی) در وی می‌شود. نمودهای خارجی خشم را در حالات چهره و بدن، واکنش‌های کالبد شناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام می توان یافت. (مثلاً جانوران و آدمیان بانگ‌های درشت بر می‌آورند، می‌کوشند که بزرگ‌تر جلوه کنند، دندان می‌نمایند و خیره می‌شوند)

 خشمْ الگویی رفتاری ‌است که برای زنهار دادن به تعرض ‌کنندگان طراحی شده ‌است تا از رفتار تهدیدکننده‌شان دست کشند. درگیری فیزیکی، بدون ابراز پیشاپیش خشم توسط یکی از طرفهای درگیر، خیلی به ندرت رخ می‌دهد. بعضی ها به این باورند که خشم یکی از خواص نفس بوده که در اثر عمل و یا حالت غیر پسندیده از باطن خروج کرده و حالت زنده جاندار را متغیر ساخته و حتی با عکس العمل خطرناک می شود.کسانی که خشم خود را خورده می توانند، عمل بدی از آنها سر نمی زند که این عمل بسیار مشکل بوده و ظرف بزرگی می خواهد. (ویکی پدیا   2010)

 از نشانه های ظاهری خشم، تغییر رنگ چهره، لرزش شدید در اعضای بدن، درهم ریختن نظم و ترتیب کارها، پریشانی در سخن گفتن و حرکات و سرخی چشم هاست.

علاوه بر تغییرات زیستی فرد دچار ناهماهنگی شناختی شده و ممکن است دست به کار های تخریبی یا به خود تخریبی بزند. جالب است که قرآن کریم: کفار را به ضعیف بودن در برابر خشم متهم و آنها را به همین علت ضعیف می پندارد.

 آموزش مدیریت خشم یک مداخله روانی  ـ تربیتی سازمان یافته است که به منظور افزایش مهارت های مدیریت خشم و کاهش آسیب پذیری افراد به هنجار و یا در گروه های خاصی بالینی اجرا می شود.

برای بر طرف کردن حالت روانی خشم می توان از تکنیک های زیر استفاده و بهره ببرید:

-        بر طرف کردن علل و انگیزه های خشم : (دوری از رویا پردازی و صحبت صادقانه)

-        دوری از غضب

-        سکوت و تغییر حالت

-        مهار محرک ها: نفس یا دم عمیق (صلوات)، دوری از خشم (لعنت بر شیطان)، وقفه ایجاد کردن.

-        عفو و گذشت: عفو پیامبر در زمان فتح مکه.

-        مراودت دوستانه و خوش خلقی: پیامبر توصیه می کند: با برادر های دینی، پدر و مادر خود به مهربانی و خوش رویی رفتار کنید.

هم چنین امام خمینی (ره) در شرح چهل حدیث، عوامل موثر بر کنترل خشم موارد زیر می دانند:

 ترک محل، تغییر حالت، ذکر خدای تعالی، مشغول کاری دیگر شدن

كنترل خشم  :

وقتي احساس خشم  مي كنيد  در بدو امر به آن توجه  كنيد سپس سعي كنيد خشمتان را كاهش دهيد  تا مانع  از حمله كردن  شويد . برخي از افراد به هم  كوبيدن در و پرت كردن  فنجانها  را به  روي زمين  ترجيح مي دهند ، اما روش سازنده تر آن است كه  باغ را بيل بزنيد  يا فرش ها را بتكانيد. به طور حتم  در اين حالت، بدني  كه تحت فشار ناشي از  خشم است  نه تنها به شما كمك  مي كند  به احساس بهتري دست  بيابيد  بلكه  شما را  توانا تر مي سازد  تا به  آن چه اتفاق  افتاده است بينديشيد و از عهده  حل مشكلي  كه باعث  خشم  شده بر آييد . 

 

3-   مهارت حل مساله:

قبل از هر چيز بايد ساختاري (برنامه‌اي) نظام يافته برای حل مساله‌ي خود داشته باشيم. مسلماً برخي مسائل ضروري‌تر و برخي اهميت كمتري دارند. در تشخيص اولويت مسائل خود نبايد دچار اشتباه شد زيرا فرصت‌هاي زندگي را از دست خواهيم داد. بايد بتوانيم مسائل خود را بر اساس اهميت و ضرورت آنها اولويت بندي كرده و مسائلي را در اولويت قرار دهيم كه مهم و فوري هستند. هر چه شناخت ما از خودمان دقيق‌تر باشد، مسائل مهم زندگي‌مان را بهتر و سريع‌تر مي‌توانيم حل كنيم.

مراحل فرايند حل مساله

  با تعيين ساختار طبقه‌بندي شده مساله، ابتدا مساله را از حالت كلي غير قابل حل به اجزاي قابل حل آن تقسيم كرده و مراحلي كه بايد براي حل مشكل خود طي كنيد، عبارتند از :

1- تعريف و شناسايي مشكل

در اولين گام بايد در مورد مشكل خود فكر نموده و دريابيد كه مشكل شما چيست؟ پس از اين كه توانستيد به تعريفي از مشكل خود برسيد، فكر كنيد كه چه عواملي باعث ايجاد آن شده و مشكل را به صورت دقيق مشخص كنيد. چنان چه مبهم باشد، نمي‌توان راه‌حل‌ موثري براي آن پيدا كرد. حال بايد بدانيد.

1)چه كسي بايد مساله را حل كند؟

كه در اين موقعيت سه گروه درگير خواهند شد.

*كساني كه مساله را حل مي‌كنند. *كساني كه آن را اجرا مي‌كنند. *كساني كه از آن تاثير مي‌پذيرند.

2)مساله را به صورت دقيق و مكتوب تعريف كنيد.

با تعريف دقيق مساله از اتلاف وقت خود و ديگران جلوگيري كرده، تعريفي كه از مساله مي‌كنيد تا حد ممكن ساده و دقيق باشد. براي اين كار بهتر است تعريف را نوشته،  موارد را در جدولي يادداشت و در تصميم‌گيري همه‌ي موارد مثبت و منفي را بپذيريد، به آنها امتياز دهيد و ميزان اختلاف امتيازهاي هر ستون از جدول را مورد توجه قرار دهيد.

اگر امتيازات هر ستون مساوي بود، مي‌توانيد نظر ديگران را جويا شويد. عواملي كه ارزش موقت دارند، بايد تفكيك كرد. زحمت اسباب كشي يك عامل، موقت است و در قياس عامل دائمي قابل قياس نيست. پس ترديد را از بين ببريد.

3)راه‌حل‌هاي مختلف را پيدا كنيد.

زماني كه مشكل دقيقاً مشخص شده،  بايد راه‌حل‌هاي مختلفي را براي مشكل خود پيدا كنيد. يكي از موثرترين راه‌حل‌ها بارش فكري است.

در بارش فكري همه‌ي راه‌حل‌هايي كه به ذهن‌تان مي‌رسد بيان كنيد. در اين روش كميت راه‌حل‌ها مهم است نه كيفيت آنها. بايد ذهن خود را آزاد بگذاريد و هيچ‌گونه سانسوري براي ايده‌هايتان نداشته باشيد.

هر راه حلي چه خوب، چه بد بايد نوشته شود. در بارش فكر، ارزيابي و قضاوتي در مورد كيفيت راه‌حل‌ها صورت گرفته، و بلكه دست يافتن به راه‌حل‌هاي متعدد مد نظر است.

4)تصميم‌گيري

از بين راه‌حل‌هاي مختلف بايد بهترين راه‌حل را انتخاب نموده و با مقايسه‌كردن آنها بدانيد كدام يك از همه بهتر است. در مقايسه كردن، بايد پيامدها و نتايج راه‌حل‌ها را پيش بيني كنيد.

5) بازنگري

قبل از آن كه به اجراي راه‌حلي خود را متعهد كنيد، لازم است بازنگري نهايي را انجام داده، بسته به فوري بودن اجرا و طول مدت بازنگري را مد نظر داشته باشيد. لازم است راه‌ حل خود را از چند زاويه بازنگري كنيد.

 

عوامل بازدارنده‌ي حل مساله

عواملي هستند كه مانع صحيح فكر كردن شده و نتيجه‌ي حل مساله را تحت تاثير قرار مي‌دهند. اين عوامل عبارتند از :

1-  شتاب :  اگر در فرايند حل مساله دغدغه ي ذهنيتان اين باشد كه سريع‌ترين راه‌حلي كه به ذهنتان رسيده عملي شود، مسلماً راه ‌حل مناسبي نخواهد بود زيرا ممكن است در معرض خطرات غير قابل جبراني قرار گيريد. متاسفانه اين نوع راه‌حل‌ها را روزانه به كرات مي‌بينيم.

2-  احساسات: هنگام رويارويي با مسائل ممكن است احساسات  نا خوشايندي چون ترس و اضطراب را تجربه كنيد. ريشه‌ي اين احساسات عوامل مختلفي مانند ترس از تغيير، شكست و ترد شدن توسط اطرافيان است.

3-  تعصب: گاهي اوقات حاضر نيستيم قبول كنيم كه نظرمان اشتباه است. يا گاهي نظر سايرين را نمي‌پذيريم. پس انعطاف پذيري خود را بايد تقويت كنيم.

4-  خستگي فكري ذهني: اين حالت ممكن است در اثر فكر كردن‌هاي متوالي درباره‌ي يك موضوع يا در اثر كارهاي متعدد ذهني به طور هم‌زمان ايجاد شود كه مانع راه‌حل مناسب مي‌گردد. براي جلوگيري از خستگي ذهني بايد زماني را براي استراحت در نظر بگيريد چون كه هر مساله به ميزان متفاوتي فكر كردن نياز داشته و فكر كردن طولاني قدرت فكري را كاهش مي‌دهد.

5-  توجه‌ زياد به موانع اجرايي: اين كه ما بخواهيم مساله‌اي را حل كنيم با اين كه اجراي آن راه‌ حل به  چه ميزان مشكل است امري جداگانه هستند. فردي كه به دليل ترس از مشكلات اصلاً به موضوع نزديك نمي‌شود. مهارت حل مساله او را قادر مي‌سازد تا به طور موثرتري مسائل زندگي را حل نمايد. مسائلي مانند اختلاف با دوست ، پدر و مادر، همسر،  همكار و ... يا مساله‌اي مانند مشكلات تحصيلي، مواجهه با قانون... و مشكلات مهم زندگي چنان چه لاينحل، باقي بمانند استرس رواني ايجاد كرده و كه به فشار جسماني منجر مي‌شوند.

 

تکلیف

-        در مراحل مختلف سعی کنید در افزایش اعتماد به نفس خود کوشا باشید.

-        از بروز خشم جلوگیری کرده و خشم خود را مدیریت کنید.

-        با  استفاده از مهارت حل مساله مشکلات و مسائل را بررسی نموده و برای آنها راه حل مناسب را بیابید.



[1] conflict resolution

+ نوشته شده در  چهارشنبه هفتم فروردین ۱۳۹۲ساعت 21:43  توسط  دکتر جلال مرادی  |