چند پیشنهاد برای مراحل آشنایی پیش از ازدواج
نکته مهم: مواردی که در این مطلب ذکر می شود بعضا وابسته به فرهنگ بوده و باید افراد، آنها را با توجه به فرهنگ خود تنظیم کنند.
۱) جلسه اول آشنایی:
ادامه مطلب
اطلاعات و مقاله های روان شناسی و مدیریت آینده پژوهی

چند پیشنهاد برای مراحل آشنایی پیش از ازدواج
نکته مهم: مواردی که در این مطلب ذکر می شود بعضا وابسته به فرهنگ بوده و باید افراد، آنها را با توجه به فرهنگ خود تنظیم کنند.
۱) جلسه اول آشنایی:

شریک زندگی یا افزایش دستمزد؛ کدام بیشتر رضایت میآورد؟
این پژوهش که در مدرسه اقتصاد لندن روی ۲۰۰ هزار نفر انجام شده است، پاسخ افراد به عوامل مختلف رفاهی را بررسی کرده است.
افسردگی و اضطراب بدترین تاثیر را بر رضایت از زندگی داشته است، در حالی که داشتن شریک زندگی بیشترین تاثیر را در رضایت از زندگی نشان داده است.
به گفته یکی از محققان این پروژه، نتایج این تحقیق “نقش جدیدی را برای دولتها” تعریف میکند. برای این مطالعه تعداد زیادی نظرسنجی در نقاط مختلف دنیا بررسی شد که در مجموع نشان دادند در مقیاس ۱ تا ۱۰، دو برابر کردن دستمزد، کمتر از ۰.۲ رضایت افراد را از زندگی بالا برده است.
پژوهشگران میگویند پایین بودن این مقدار به دلیل آن است که افراد بیشتر به مقایسه دستمزد خود با دیگران اهمیت میدهند و چندان برایشان اهمیتی ندارد که افزایش دستمزد چه تاثیری بر روی خودشان دارد.
بر اساس نتایج این تحقیق، داشتن شریک زندگی، رضایت افراد را از زندگی ۰.۶ بالاتر برده است، در حالی که از دست دادن شریک زندگی بر اثر مرگ یا جدایی رضایت از زندگی را به همین میزان کاهش داده است.
مطالعه این پژوهشگران نشان داده است که افسردگی و اضطراب بیشترین تاثیر را بر رضایت از زندگی دارد و آن را ۰.۷ کاهش میدهد. بیکاری نیز تاثیر مشابهی داشته است.
پرفسور ریچارد لیارد، یکی از پژوهشگران این تحقیق، میگوید این نتایج به معنای آن است که دولت باید نقش تازهای در مورد رضایت شهروندان از زندگی ایفا کند. به گفته پرفسور لیارد، دولت به جای اینکه به فکر “تولید ثروت” باشد باید بر “سلامت روان” شهروندان تمرکز کند:
“شواهد نشان میدهند که آنچه بیشترین اهمیت را در شادی یا اندوه ما دارد روابط اجتماعی و همچنین سلامت روانی و جسمی است.”
به گفته پرفسور لیارد دولتها در گذشته همیشه بر فقر، بیکاری، آموزش و سلامت جسمانی تمرکز داشتهاند اما امروز مسائل دیگری مانند خشونت خانگی، اعتیاد به الکل، افسردگی و اضطراب به همان اندازه اهمیت دارند.

مغز ما به این کلمات حساس است!
استفاده بیش از حد از چنین واژههایی میتواند ذهن و مغز شما را در مسیر اشتباهی کاملا تغییر دهد و دلایلش هم به این ترتیب است؛
واژههای مثبت بخش قدامی مغز را قدرت میبخشند
دکتر اندرو نیوبرگ و مارک روبرت والدمن، نگارنده کتاب تغییر زندگی به نام “کلمات میتوانند ذهن شما را تغییر دهند” اینطور مینویسند: صرفا یک کلمه این قدرت را دارد که روی ژن تنظیم استرس روح و جسم تاثیر بگذارد.
در همین راستا با استفاده از لغات مثبت در زندگی روزانهمان در واقع باعث میشویم قسمت قدامی مغز با این واژهها ورزش کند و تاثیرگذارتر باشد.
با تحریک فعالیت لوب فرونتال یا همان بخش قدامی مغز در حقیقت قسمتی از مغز را توسعه میدهید که مسئول گفتار واژههای درست و تفکیک آنها از نادرستهاست. و همچنین شما با توسعه این قسمت در واقع توانایی نادیده گرفتن پاسخهای اجتماعی غیر قابل قبول را بسط میدهید. در نتیجه استفاده متعدد از واژههای مثبت، قدرت کنترل زندگی و انتخابهایتان را در دست خواهید گرفت.
کلمات منفی هورمون استرس را افزایش میدهند
حالا فکر میکنید چه اتفاقی میافتد اگر ما بیش از حد از واژههای منفی استفاده کنیم؟ استفاده از کلمات منفی ،واکنش ترس را در ما فعال میکند که در نتیجه میزان هورمون استرس هم بالا میرود که برای این حالت آمیگدال (یک ساختار کوچک در مغز که مسئول کنترل احساسات شدید از جمله ترس،خشم، عشق و شادی و غیره است) مسئول است.
هر چقدر منفی بافی در یک فرد بیشتر باشد ، چه بخواهد و چه نخواهد هورمونهای استرس بیشتری را در بدن خود فعال و روان میکند.
البته ممکن است این درست باشد که کمی استرس میتواند برای بدن ما خوب باشد اما مقدار بیش از حد استرس این توانایی را دارد که چه به لحاظ روحی و چه جسمی مشکلات عدیدهای برایمان ایجاد کند.
تغییر نگاه به خود و دیگران
پزشکان همچنین نکته دیگری را درباره استفاده از زبان مثبت در زندگی اضافه میکنند مبنی بر اینکه به کار بردن کلمات مثبت کارکرد لوب آهیانهای را نیز در ساختمان مغز تغییر میدهد، این قسمت مسئول دید ما نسبت به خودمان و دیگران است. مادامیکه دید مثبتی نسبت به خودمان داشته باشیم و البته در عین حال از واژههای مثبت در گفتارمان استفاده کنیم یاد میگیریم که در دیگران هم خوبیها را ببینیم.
یک تصویر منفی نسبت به خودمان که از دل یک زبان منفی بیرون میآید تمام وجود ما را با شک و تردید انباشته خواهد کرد و سبب میشود در رفتارمان با دیگران هم همین نگاه را داشته باشیم و خب در نتیجه رفتار اجتماعیمان تحت تاثیر چنین واقعهای قرار میگیرد.
آزمایشها و تحقیقات
تحقیقات متعددی انجام شد تا صحت این ماجرا تائید شود که آیا استفاده از کلماتی با بار مثبت میتواند در پروسه افکار و اذهان ما تغییرات قابل قبولی ایجاد کند. در یکی از این تحقیقات از بزرگسالان بین ۳۵ تا ۵۴ سال خواسته شد برای سه ماه آینده هر روز سه موضوع را که آنها را خوشحالتر میکند یادداشت کنند و توضیح بدهند که چرا این سه مورد را انتخاب کردهاند.
در نتیجه این تحقیقات سه ماهه مشخص شد این دسته از بزرگسالان بیشتر خوشحال و کمتر افسرده هستند.
اما آنچه که این تحقیق ثابت میکند این است که ما این ظرفیت را داریم تا با تمرکز کردن بر روی آنچه که باعث خوشحالیمان میشود بیشتر به آدم مثبتی تبدیل شویم تا اینکه بخواهیم صرفا بر روی اتفاقات ناخوشایند متمرکز شویم.
متدهای کاربردی برای بهرهمندی از زبان مثبت
زمانیکه عصبانی هستیم از لغاتی استفاده میکنیم که حین بازگشت آرامش معمولا از به کار بردن آنها پشیمان میشویم.
کارشناسان در این باره میگویند وقتی عصبانی هستید و از لغات عصبانی در چنین شرایطی استفاده میکنید، این واژهها قسمت منطق و استدلال را در بخش لوب فرونتال یا همان بخش قدامی مغز تعطیل میکنند! در این حالت آمیگدال که مرکز کنترل احساسات شدید است واکنشها را به کنترل خود در میآورد و به همین دلیل است که بیشتر ما وقتی عصبانی هستیم نمیتوانیم قبل از واکنش نشان دادن فکر کنیم. برخی پزشکان چنین حالتی را های جکینگ آمیگدال مینامند.
با این حال وقتی ما استفاده از زبان مثبت را به یک عادت در زندگیمان تبدیل کنیم میتوانیم بخش قدامی مغز یا همان لوب فرونتال را برای تاثیرگذاری بیشتر حتی در شرایطی که عصبانی هستیم و در موقعیتهای پیچیده قرار داریم تمرین بدهیم. در چنین شرایطی میتوانیم حین مواجهه با چالشهایی که خشممان را بر میانگیزند منطقیتر برخورد کنیم.
اگر در حال حاضر شما درباره میزان استفاده از لغات مثبت خود نسبت به منفیها آگاهی کامل ندارید، در صورتی که برایتان امکان دارد آنها را یادداشت کنید. همچنین خودتان را در قابهای مثبت ذهنی قرار بدهید. هر روز سه اتفاق را که شما را خوشحال میکنند یادداشت کنید و این رویه را ادامه بدهید تا ببینید چطور احوالاتتان به سمت بهتری هدایت میشود. در واقع شما خوشحالی را تمرین میکنید و آن را برای خودتان شرطی و درونی خواهید کرد.

هوش کارکردی در ادبیات:
بعضی از مثل ها ، از اشعار و داستان های کهن فارسی ریشه گرفته اند و به تدریج به شکل مثل میان مردم رواج پیدا کرده اند ، همانند مثل “کار نیکو کردن از پر کردن است “.که از داستان زیبای از” هفت پیکر “نظامی گنجوی گرفته شده است و در اینجا شنیدن آن خالی از لطف نیست.
آوردند که ؛”بهرام گور “که در تیراندازی مهارت فروانی داشت، روزی به همراه کنیزک زیبا و محبوبش عازم شکار شد. شاه می خواست، توانایی خود را به کنیزک نشان دهد، پس صید بسیار کرد و هر تیری که زد به هدف خورد، همگان به حمد و ثنای شاه پرداختند، اما زن هیچ نگفت.
پس شاه گورخری را در تیررس قرار داده و رو به کنیزک کرده و می گوید :”میل دارم این حیوان را به شیوه ای که تو می گویی بکشم”، کنیزک می گوید:” به گونه ای او را بکش که سم گور به گوشش دوخته شود. “بهرام با تدبیری جالب این کار را انجام می دهد و همگان از مهارت شاه حیرت زده می شوند، جز کنیزک که با غرور می گوید :”کار نیکو کردن از پر کردن است “،یعنی این کار تو نشانه ای از زور و قدرت تو نیست، بلکه به خاطر ممارست و تمرین فراوان حاصل شده است.پس بهرام از این سخن و گستاخی ، به شدت عصبانی شده و فرمان می دهد، یکی از صاحب منصبان لشکرش کنیزک را بکشد.
کنیزک که مرگ را در پیش روی خود می بینند، با حالت تضرع از صاحب منصب می خواهد که او را نکشد، که چون بهرام در حالت عصبانیت این تصمیم را گرفته و اگر بعد ها شاه از کرده خود پشیمان شود، او را مجازات خواهد کرد. حرف کنیزک از نظر صاحب منصب منطقی آمد، پس او را نمی کشد و پنهانی به قصری خارج از شهر برده تا کنیزک به طور ناشناس در آنجا به خدمت مشغول باشد.
کنیزک که علاوه بر زیبایی، هوش سرشاری نیز داشت، برای بازگشت به جایگاه پیشین تدبیری اندیشید، به این صورت که در کاخ شصت پله وجود داشته و کنیزک هر روز گوساله ای کوچک را از آن بالا می برد و با گذشت شش سال و تبدیل شدن گوساله به گاوی تنومند باز کنیزک به دلیل تمرین روزانه به آسانی می توانست، گاو را از پله ها بالا ببرد، پس کنیزک زمان را مناسب دید و از صاحب منصب خواست که، بهرام گور را به بهانه ای به کاخ شصت پله بیاورد.
پس صاحب منصب چنین کرد و بهرام با دیدن صحنه ای که زنی گاوی را از پله ها بالا می برد، چندان شگفت زده نشد و گفت :”این حیله ای بیش نیست این زن این گاو را از زمانی که گوساله ای بوده از پله ها بالا و پایین می برده، پس تنها از طریق تمرین و ممارست به این توانایی رسیده است”، کنیزک که روی خود را پوشانده بود، منتظر شنیدن همین سخن از زبان شاه بود، پس در جواب می گوید :”آگر این کار سخت از زنی ضعیف، تنها ناشی از تمرین است، پس چگونه است که، مهارت شاه را در تیراندازی نباید ناشی از تمرین دانست.!؟! “
پس شاه دانست که، این زن همان کنیزک زیبا و محبوبش است، پس او را در برگرفته و بر هوش زن آفرین می گوید و از رفتار گذشته عذر خواهی می کند و صاحب منصب را به دلیل آنکه فرمان را اجرا نکرده است، مورد لطف قرار می دهد.
استاد ابوالحسن ورزی غزلسرا زن زیبائی داشت که از خوبرویان تهران به شمار میآمد و علاوه بر چهرهی جذاب، روحی زیبا پرست و لطیف داشت. اهل دل و شیفته شعر …و ادبیات و هنر بود و با این خصائل جسمی و روحی، الهامبخش طبع شاعرانه ورزی به شمار میآمد. وی نیز در جلساتی که همسرش شرکت میکرد، حضور داشت و در همین نشست و برخاستها بود که بین او و یک جوان بلندبالای مازندرانی علائق عاشقانه شکفته شد و بتدریج حدیث مهرورزی آنها به یکدیگر از پرده برون افتاد و نهایتاً بین ورزی و همسرش جدائی رخ داد و آن عاشق و معشوق باهم ازدواج کردند.
طبع ظریف و حساس ورزی از این جدائی بسیار آزرده و مکدّر و ملول شد و به تدریج به آشفتگیهای روحی گرفتار آمد. دوستان مشترک آنها که رنج و عذاب بیحد ورزی را میدیدند و احتمال میدادند که به جنون گرفتار آید، از این رویداد بسیار رنجیده و ناراحت شدند و آن را مغایر آئین دوستی و جوانمردی میدانستند و جمعاً به مرد مازندرانی فشار وارد آوردند که زن را رها کند و نهایتاً پس از ۷-۶ ماه آن دو از هم جدا شدند و زن بار دیگر به زندگی ورزی پیوست و غزل زیبا و پرمعنای «آمد امّا در نگاهش آن نوازشها نبود»، بازتاب این رویداد بود. داستانی که موجب شد تا ورزی، آزردگیهای روحی و احساسات لگدمال شده خود را در این غزل بیان کند. از سردی بوسهها و نگاههای بینوازش و آغوش بدون مهر شکوه و شکایت کند و از رسوائیها ناله سردهد.
تردید ندارم که خوانندگان صاحبنظر این نوشته براحتی میتوانند به عمق ملال و آزردگیهای روحی شاعر پیببرند. شعری که استاد بنان از آن آهنگی حزین و زیبا آفرید.
آمد اما در نگاهش، آن نوازشها نبود
چشم خوابآلودهاش را، مستی رویا نبود
نقش عشق و آرزو، از چهره دل شسته بود
عکس شیدایی در آن آیینه سیما نبود
لب همان لب بود، اما بوسهاش گرمی نداشت
دل همان دل بود، اما مست و بیپروا نبود
در دل بیزار خود جز بیم رسوایی نداشت
گر چه روزی همنشین جز با من رسوا نبود
در نگاه سرد او غوغای دل خاموش بود
برق چشمش را نشان از آتش سودا نبود
دیدم آن چشم درخشان را، ولی در این صدف
گوهر اشکی که من میخواستم پیدا نبود
بر لب لرزان من، فریاد دل خاموش شد
آخر آن تنها امید جان من، تنها نبود
جز من و او «دیگری» هم بود، اما ای دریغ
اگر از درد دلم، زان عشق جان فرسا نبود
ای نداده خوشهای زان خرمن زیباییام
تا نبودی در کنارم، زندگی زیبا نبود
حسن فرازمند
روزنامه اطلاعات

آیا ترس از مرگ میتواند باعث بروز افسردگی در فرد سالمند شود؟
اگر میزان ترس به حدی برسد که زندگی طبیعی سالمند را تحت تاثیر قرار دهد، میتواند به افسردگی وی منجر شود که چند علامت دارد. به بیان دیگر، عوامل مختلفی در افسردگی سالمندان نقش دارد و ترس از مرگ میتواند یکی از آن ها باشد. نباید فراموش کرد دوری از اجتماع و تنها شدن به دلیل مرگ همسر، باعث افزایش زمان های بیکاری فرد سالمند میشود و او زمان بیشتری پیدا میکند تا به مقوله مرگ فکر کند و به دلیل خیال بافی های منفی، به مرور زمان و هر روز بیشتر از دیروز از مرگ بترسد. اعتقادات دینی و باورهای قلبی به زندگی پس از مرگ تا حد زیادی در کاهش ترس ناشی از مرگ موثر است.
علایم افسردگی در سالمندان
افسردگی در سالمندان میتواند علاوه بر ترس از مرگ، با علائمی مثل غم و اندوه، ابراز بیقراری و ناراحتی، احساس خستگی و فرسودگی، لذت نبردن از سرگرمی های گذشته، صرف نظر از ارتباطات اجتماعی، کاهش اشتها و از دست دادن وزن، وجود اختلالات شدید در زمان خواب، کاهش اعتماد به نفس و خویشتن دوستی و حتی مشکلات جسمانی مانند دردهای مفاصل و سردردهای مزمن بروز کند که برای تشخیص و درمان این افسردگی حتما باید از یک روان درمانگر کمک گرفت. در این بین نوع نگرش افراد به مرگ و جهان پس از آن نیز میتواند در میزان ترس از مرگ و ابتلا به افسردگی او موثر باشد. هر نگرش و باوری که مرگ را سخت و مرموز و ترسناک جلوه دهد، مخرب و منفی است و ترس از مرگ را در سالمندان افزایش میدهد، اما هر باوری که پذیرش مرگ را همیشه در دورنما داشته باشد و آن را قسمتی طبیعی از زندگی بداند، از نظر عملی و روانشناختی، چه برای نگرش واقعگرایانه تر نسبت به زندگی و چه برای پذیرش آسان تر ترک جهان، به افراد به ویژه سالمندان کمک میکند.
توصیه به سالمندان برای این که بتوانند با ترس خود کنار بیایند
مرگ، پدیده خاص سالمندان نیست و ممکن است برای هر فردی اتفاق بیفتد. بنابراین فکر کردن بیش از حد به آن نه تنها سودمند نیست، بلکه میتواند باعث ایجاد افسردگی شود. شرکت در فعالیتهای اجتماعی و خیریه باعث میشود فرد سالمند با پدیده مرگ، راحت تر کنار بیاید و ترس از آن را تسکین دهد و آن را به شکلی در بیاورد که بتواند به راحتی زندگی کند، نه این که زندگی اش در سایه ترس از مرگ، تلف شود و از بین برود.

بسیاری از تحقیقات نشان داده که کمبود سروتونین ممکن است بر خلق و خو تاثیر داشته و منجر به بروز افسردگی، وسواس، اضطراب، هراس و خشم بیش از حد می گردد. بیشتر داروهای ضدافسردگی باعث افزایش سطح سروتونین در خون می شوند.
آیا رژیم غذایی بر سروتونین اثر دارد؟
بله. موادغذایی وجود دارند که می تواند سطح تریپتوفان را افزایش دهند. تریپتوفان، اسید آمینه ای است که در ساخت سروتونین نقش دارد.
غذاهای غنی از پروتئین مانند: گوشت قرمز، مرغ و ماکیان، لبنیات و آجیل دارای مقدار زیادی تریپتوفان می باشند.
مصرف زیاد غذاهای پروتئینی، سروتونین را افزایش نمی دهند. هنگامیکه غذای با پروتئین بالا مصرف می کنید، هم تریپتوفان و هم اسید آمینه های زیادی را وارد خون می کنید. همه این اسیدهای آمینه برای ورودشان به مغز با هم می جنگند. در آخر مقدار کمی تریپتوفان وارد مغز می شود و میزان سروتونین را افزایش نمی دهد.
اما مصرف مواد غذایی غنی از کربوهیدرات، باعث آزادسازی انسولین می شود و تمام اسیدهای آمینه موجود در خون به جز تریپتوفان، جذب بدن می شوند. در نتیجه مقدار زیاد تریپتوفان در جریان خون باقی می ماند و به مغز وارد می شود و مقدار سروتونین را افزایش می دهد.
مصرف مقدار کافی ویتامین B6 می تواند سرعت تبدیل تریپتوفان به سروتونین را افزایش دهد.
جلال مرادی
دکتری مدیریت آینده پژوهی سلامت
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
ضربه جسمی یا ضربه روانی[1] بخش جدایی ناپذیر زندگی آدمی است. آدمی در طول تاریخ شاهد حوادث تکان دهنده ای بوده که برخی از آنها ناشی از تغییرات محیطی و برخی به دست خود او روی داده است. حوادث همواره آسیب های را به دنبال داشته است که برخی از آنها از ظرفیت جسمی و روانی افراد خارج است. در زمینه بررسی ابعاد روان شناختی و جامعه شناختی و زیست شناختی اثرات ضربه روانی تحقیقات گسترده ای صورت گرفته که بخش وسیعی از آن به تغییرات زیست شناسی[2] و تعامل آن با ویژگی های روان شناختی اختصاص دارد. شناخت ضربه روانی، حیطه ای به نسبت اختلال های دیگر نو است و پرداختن به این موضوع و اهمیت آن به این دلیل است که اثر گذاری و پیامدهای حوادث منجر به ضربه روانـی محـدود به منطقه، زمان و افراد خاص نیست بلکه تمام اقشـار، گروه ها و افـراد جامعه را در بـر می گیرد.
تنش ها و آشوب های خانوادگی؛ تعارض های فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی؛ بیماری های جسمانی، روانی و اجتماعی؛ جنگ ها، تجاوز، قتل و سرقت و جنایت کاری های سازمان یافته، تبعیض نژادی و جنسی، قحطی ها و محرومیت های اقتصادی حوادث مربوط به تکنولوژی مانند: انفجارهای اتمی، شیمیایی، شکنجه ها و کشتارهای فجیع و فجایع طبیعی از دیگر نمونه های حوادث منجر به ضربه روانی می باشند.
ضربه های روانی ناشی از حوادث و فجایع در افراد مشکلات و عوارض روان شناختی را ایجاد می کنند. یکی از نشانگانی که در مطالعه های مربوط به آسیب های روانی پس از فاجعه ها جایگاه ویژه ای دارد اختلال استرس پس از ضربه است. این اختلال برای نخستین بار در سال 1980 میلادی در طبقه بندی تشخیص اختلال های روانی[3] انجمن روان پزشکی آمریکا[4] عنوان شد و از آن زمان تا امروز مباحث بسیاری را به خود اختصاص داده است اگرچه عمر و تاریخچه اختلال استرس پس از ضـربه کـوتاه است، اما خاستگاه های تاریخی آن به پیش از شروع قرن جاری بر می گردد.
توجه و اهميت به فعاليت كاركنان، فراهم ساختن بستر رشد و خلاقيت پرسنل و بكارگيري روشهاي انگيزشي از جمله تكنيكهاي مؤثر در حفظ نيروهاي سازمان هستند.
مديران نيز براي نيل به اهداف خود بايد با مهيا نمودن امكانات و منابع لازم و نيز استفاده بهينه از آنها بستر مناسب براي رسيدن به اهداف را آماده كنند ساليان دراز است كه از بازي شطرنج بعنوان بهترين بازي فكري ياد مي شود، با توجه به قوانين و حركت مهره هاي آن مي توان به پيچيدگيهاي تازه اي درباره اين بازي پي برد.
در اين مبحث با نگاهي متفاوت سعي شده است درسهايي از علم مديريت يافت، درسهايي كه در اين بازيِ شيرين در ارتباط با علم مديريت مي توان آموخت و آنها را بكار بست.
مقدمه
امروزه در دنیای چالش برانگیز سازمانها مجبورند خود را با محیط خویش و دنیای در حال تغییر به طور مداوم تغییر دهند. به طوریکه برای ادامه حیات نیازمند افراد هوشمند و به اصطلاح مغزپرور هستند که کارهای هوشمندانه انجام دهند. این افراد هوشمند سازمانهای جدیدی را با ساختار نوین شکل میدهند که تمام شرایط و ویژگیهای لازم را برای انطباق با تغییرات محیطی داشته باشند. یکی از این سازمانها سازمان شطرنجی است. در سازمان شطرنجی قرار بر این است که هر حزبی در مقام اول قرار می گیرد افراد کلیدی و هوشمند در منصب قدرت قرار گیرند و اعضاء حزب مخالف را در مناصب دوم قرار دهد.
هدفمند بودن حركت
هدف يك شطرنج باز از بازي، مات كردن حريف مقابل در كنار يك نرمش فكري است. براي هر مهره حركتي با هدف گسترش بازي، تأمين امنيت شاه و آرايش مهره ها براي حمله يا دفاع تعريف شده است.
مدير يك سازمان توليدي يا خدماتي نيز مي بايست اهداف بلند و كوتاه مدت خود را با توجه به وضعيت پيرامون ترسيم نموده و برنامه هاي عملياتي براي آن را مشخص و بصورت مداوم كنترل نمايد.
نكته مهم در تعيين اهداف سازماني انتخاب صحيح اهداف با توجه به تحليل بازار و رقبا، مشخص كردن زمان، مجري، منابع، هزينه و تعيين شاخص به منظور اندازه گيري ميزان دستيابي به اهداف است.
سازمان دهي
هر بازيكن با توجه به قانون شطرنج مي تواند شاه را با بهره جويي از تمامي مهره ها محصور و تهديد نمايد، مسلماً در اين بازي برنده كسي خواهد بود كه از حركت مهره ها به نحو مطلوب تري استفاده نمايد.
مديران نيز براي نيل به اهداف خود بايد با مهيا نمودن امكانات و منابع لازم و نيز استفاده بهينه از آنها بستر مناسب براي رسيدن به اهداف را آماده كنند. در اين زمينه طراحي نمودار سازماني، تعيين مسئوليتها، شرح وظايف، شناخت فرآيندهاي سازمان، تعيين منابع اجراي فرايندهاي سازماني، دستورالعمل هاي اجراي هر فرايند و پايش شاخص هاي اندازه گيري اثربخشي اهميت ويژه اي دارد.
هدايت مهره ها
به منظور مات كردن حريف كافيست تمام مهره ها را به گونه اي كنار هم قرار دهيد كه ضمن پشتيباني آنها از يكديگر خانه هاي حركت شاه حريف مسدود گردد، بديهي است كه شما بدون تعامل مهره ها با يكديگر به پيروزي نخواهيد رسيد. (كار گروهي و درك هدف توسط همه) در يك سازمان نيز اگر كاركنان واحدهاي مختلف سرگرم فعاليتهاي خويش باشند و در يك راستا هدايت نشوند سازمان به اهداف خويش نايل نخواهد شد.
برنامه ريزي
مسلماً بدون برنامه ريزي و تنها با جواب دادن بازي حريف، شما به پيروزي نخواهيد رسيد. برنامه ريزي در علم مديريت نيز از اهميت ويژه اي برخوردار است و مديران به خوبي مي دانند كه بدون برنامه ريزي به هيچ هدفي نخواهند رسيد.
پايش و كنترل
در بازي شطرنج برنامه اي كه در ذهن شما براي مات كردن حريف مقابل ترسيم مي شود مرتباً با توجه به حركات تدافعي و تهاجمي حريف مي بايست تغيير كند وگرنه با همان برنامه اوليه نيل به هدف ممكن نيست.
در علم مديريت نيز برنامه هاي تنظيم شده براي دستيابي به اهداف مي بايست در دوره هاي منطقي كنترل و در صورت نياز به هنگام شود، همچنين عوامل عدم اجراي برنامه شناسايي و با تعريف اقدامات اصلاحي مؤثر، رفع شود.
حفظ مهره ها
از فنون مهم بازي شطرنج حفظ مهره ها است بدين ترتيب كه هر مهره داراي ارزشي نسبي است كه بسته به موقعيت بازي متغير است.
نيروهاي انساني هر سازمان نيز با توجه به مسئوليتها و فعاليتهاي محوله داراي ارزش نسبي هستند. فراهم كردن منابع و زمينه هاي لازم براي اجراي مطلوب امور محوله، نشان دادن توجه و اهميت شما به فعاليت كاركنان، فراهم ساختن بستر رشد و خلاقيت پرسنل و بكارگيري روشهاي انگيزشي از جمله تكنيكهاي مؤثر در حفظ نيروهاي سازمان هستند.
حمايت مهره ها
اگر مهره سرباز با حمايت و هدايت شما به انتهاي صفحه شطرنج برسد تبديل به مهره ارزشمندي چون وزير مي شود. توجه داشته باشيد كه در يك سازمان نيز اگر نيروهاي انساني به طور مناسبي از طريق سيستم هاي آموزشي و انگيزشي رشد پيدا كنند، مطمئناً فوايد بيشتري براي سازمان به ارمغان مي آوردند.
پيش بيني حركات بعدي
يكي از مهمترين فنون بازي، بازي خواني آن است، قبل از هر حركت مي بايست حداقل چند حركت خود و حريف را در ذهن بررسي و تجزيه و تحليل كرد و سپس اقدام به بازي نمود.
مديران نيز بايد قبل از اخذ هر تصميمي پيامدهاي آن را تحليل نموده و با توجه به عواقب آن تصميمي را اتخاذ نمايند.
پرهيز از حركات اضافي
در شطرنج بازي با مهره سفيد يك مزيت محسوب مي شود زيرا يك حركت از مهره سياه پيش بوده و قدرت تهاجم را در اختيار دارد، در بازي بايد مراقب هر حركت بود تا اين مزيت را حفظ كرده و با استفاده از آن بازي حريف را به دست گرفت.
در محيط رقابتي نيز اگر مديران حركت اضافي از جمله پذيرش توليد محصول بدون تقاضا، اخراج كاركنان مؤثر و ... را داشته باشند براي تضعيف سازمان گام برداشته و چه بسا بازار را به رقبا واگذار خواهند كرد.
گسترش توأم با تفكر
در بازي شطرنج به منظور استفاده از تمامي مهره ها مي بايست آنها را به خانه هايي انتقال و گسترش داد كه قابليت حمله، دفاع و مانور بيشتري را داشته باشند، حال اگر اين گسترش بدون انديشه باشد موجبات از دست دادن بازي را فراهم مي آورد.
در محيط كار نيزگسترش منابع سازمان از جمله ساختمانها، تأسيسات، تجهيزات و نيروهاي انساني بدون در نظر گرفتن كيفيت، نوع و ميزان خروجي آنها به اتلاف منابع، كاهش بهره وري سازمان و افزايش قيمت تمام شده محصولات يا خدمات منجر مي شود.
مهره ها با تفكر گرفتن
گرفتن مهره هاي حريف در بازي شطرنج يك مزيت محسوب مي شود. در برخي موارد حريف به منظور تخريب سد دفاعي و كشاندن مهره ها به سمت ديگر اقدام به فدا كردن مهره ها مي كند و در قبال آن برتري مورد نظر خود را به دست مي آورد.
به شما نيز در يك محيط كاري پيشنهاد توليد يك محصول جديد و يا ارائه يك خدمت جديد مي شود كه اگر نسنجيده و بدون امكان سنجي آن را بپذيريد و در عمل نتوانيد خواسته هاي مشتريان را برآورده سازيد در آن صورت خود را براي پذيرش خسارت سنگيني آماده كنيد.
مراقبت از آچمز شدن
آچمز شدن عبارت است از حمله اي كه عليه شاه توسط طرف مقابل انجام مي شود و در اين حالت شاه يكي از مهره هاي خود (فيل، اسب رخ و يا حتي وزير) را به اجبار براي محافظت در مقابل خود قرار مي دهد.همانند بازي شطرنج كه تنها مي بايست مراقب آچمز شدن بود و از آن گريخت در سازمانها نيز بايد به فكر مقابله با اين گونه تهديدها و حوادث غير مترقبه از جمله تغييرات شرايط بازار، پايان عمر محصول، وضعيت رقبا، نارضايتي و استعفاي كاركنان و ... بود و طرح هاي واكنشي با اين گونه تهديدها تهيه شود.
شكست مقدمه پيروزي
همان طور كه يك شطرنج باز مي بايست از شكست هاي خود در بازي نااميد نشده و از آن درس گيرد، در سازمان نيز بايد به دنبال علل بروز مشكل بود و با حذف آنها به طور ريشه اي موجبات پيروزي را فراهم آورد.
نویسنده: جلال مرادی
مارتین ای. پی. “مارتی” سلیگمن (به انگلیسی: Martin E. P. “Marty” Seligman) (متولد ۱۲ آگوست ۱۹۴۲) روانشناس آمریکایی، استاد دانشگاه و نویسنده کتابهای خودیاری است. نظریه او با نام درماندگی آموختهشده به طور گستردهای میان دانشمندان و روانشناسان بالینی مطرح است.
ایشان بر همین اساس راه کار رهایی از درماندگی و رسیدن به دیدگاه مثبت را توانایی هایی ذکر کرده اند که پرداختن به ان ، منجر به رشد و موفقیت خواهد شد.
روانشناسی مثبت
این زمینه خاص از روانشناسی بر موفقیت انسان تمرکز دارد. در حالی که بسیاری دیگر از شاخههای روانشناسی بر رفتارهای نابهنجار و دارای اختلال تمرکز مینمایند، روانشناسی مثبت تمرکزش بر کمک به افراد برای شادشدن و ارضاء بیشتر است. روانشناسان این مکتب، در مقابل DSM که نظام طبقهبندی اختلالات روانشناختی بیماران است، یک نظام طبقهبندی به نام CSV را به وجود آوردهاند که تواناییهای آدمها را گروهبندی میکند.
آنها ۶ گروه از تواناییهای آدمی را در این نظام، مشخص کردهاند:
۱ ـ خرد و دانایی: شامل خلاقیت، کنجکاوی، باز و پذیرا بودن در مقابل تجارب جدید، عشق به یادگیری و وسعت نظر
۲ ـ شجاعت: شامل خودباوری، پایداری، کمال و سر زندگی
۳ ـ تنوعدوستی: شامل عشق، مهربانی و هوش اجتماعی
۴ ـ عدالتجویی: شامل رعایت حقوق شهروندی، بیطرفی و رهبری
۵ – اعتدال: شامل بخشش و دلسوزی، فروتنی و آزرم، احتیاط و نظم بخشیدن به عملکرد خود
۶ ـ تعالی: شاملِ دانستن ارزش زیباییها و شگفتیها، قدرشناسی، امیدواری، شوخطبعی و معنویت
روانشناسى مثبت يکى از جديدترين شاخههاى روانشناسى است. اين زمينه خاص از روانشناسى بر موفقيت انسان تمرکز دارد. در حالى که بسيارى ديگر از شاخههاى روانشناسى بر رفتارهاى نابهنجار و داراى اختلال تمرکز مینمايند، روانشناسى مثبت تمرکزش بر کمک به افراد براى شادشدن و ارضاء بيشتر است.
مارتين سليگمن و ميهالى سيکزِنت ميهالى، روانشناسى مثبت را چنين توصيف میکنند: «ما معتقديم که روانشناسى عملکرد مثبت انسان پديد خواهد آمد و مورد پذيرش علمى قرار خواهد گرفت و سهم مؤثرى در رشد و شکوفايى افراد، خانوادهها و اجتماعات خواهد داشت.»
ظرف ١٠ سال گذشته، توجه عمومى به روانشناسى مثبت افزايش يافته است. امروزه، افراد بيشتر و بيشترى به جستجوى اطلاعات در زمينه اين که چگونه میتوانند رضايتمندى بيشترى در زندگى کسب کنند و به حداکثر توانايیهاى بالقوه خود دست يابند، میپردازند. در سال ٢٠٠٦، واحد درسى روانشناسى مثبت در دانشگاه هاروارد، محبوبترين کلاس دانشگاه شد. براى درک بهتر رشته روانشناسى مثبت، ضرورى است که ابتدا به يادگيرى تاريخچه، نظريههاى عمده و کاربردهاى آن بپردازيم.
تاريخچه روانشناسى مثبت
سليگمن در سال ٢٠٠٥ چنين نوشته است: «پيش از جنگ جهانى دوم، روانشناسى سه مأموريت مشخص داشت: درمان بيماریهاى ذهنى و روانى، پربارتر کردن و ارضاءکنندهتر نمودن زندگى تمام افراد، و کشف و پرورش استعدادهاى برتر.» امّا کوته زمانى پس از جنگ جهانى دوم، تمرکز اوليه روانشناسى معطوف نخستين مأموريت شد: درمان بيماریهاى روانى و رفتارهاى نابهنجار. در خلال دهه ١٩٥٠، متفکران انسانگرا نظير کارل راجرز، اريک فروم و آبراهام مزلو با توسعة نظريههايى که بر شادى، رضايتمندى و جنبههاى مثبت طبيعت انسان تأکيد داشت، به تجديد و از سرگيرى علاقهمندى به دو زمينه ديگر کمک کردند.
در سال ١٩٨٨، سليگمن به عنوان رئيس انجمن روانشناسى آمريکا برگزيده شد و روانشناسى مثبت موضوع اصلى دورة او گشت. امروزه از سليگمن به عنوان پدر روانشناسى مثبت معاصر ياد میشود. در سال ٢٠٠٢، نخستين کنفرانس بينالمللى درباره روانشناسى مثبت برگزار شد. در سال ٢٠٠٩، نخستين کنگره جهانى روانشناسى مثبت در فيلادلفيا تشکيل گرديد و سخنرانان کليدى آن، مارتين سليگمن و فيليپ زيمباردو بودند.
افراد مهم در روانشناسى مثبت
• مارتين سليگمن
• ميهالى سيکزِنت ميهالى
• کريستوفر پترسون
• کارول دِوِک
• دانيل گيلبرت
• کنون شلدون
• آلبرت بندورا
• سيآر اسنايدر
• فيليپ زيمباردو
مباحث عمده در روانشناسى مثبت
برخى از موضوعات و مباحث عمده و مورد توجه در روانشناسى مثبت عبارتند از
: • شادى
• خوشبينى
• مراقبت و توجه
• شرافت و پاکدامنى
• شخصيت قوى
• اميد
• تفکر مثبت
• انعطافپذيرى
يافتههاى پژوهشى در روانشناسى مثبت
برخى از مهمترين يافتهها در روانشناسى مثبت عبارتند از:
• مردم عموماً شاد هستند
• پول لزوماً بهزيستى به همراه نميآورد امّا خرج کردن پول براى ديگران میتواند افراد را خوشحالتر کند.
• برخى از بهترين روشها براى مبارزه با نااميدى و شکست عبارتند از داشتن روابط اجتماعى قوى و شخصيت قوى.
• کار میتواند عامل مهمى براى بهزيستى باشد، به ويژه هنگامى که افراد بتوانند درگير کارى هدفمند و معنیدار باشند.
• با وجودى که شادى تحت تأثير عوامل ژنتيکى است، امّا مردم میتوانند با ايجاد و توسعه خوشبينى، قدرشناسى و نوع دوستى ياد بگيرند که شادتر باشند.
کاربردهاى روانشناسى مثبت
روانشناسى مثبت کاربردهاى متنوع و گستردهاى در زمينههاى آموزش، درمان، خوديارى، مديريت استرس و مسائل محيط کار دارد. با به کارگيرى راهبردهاى برآمده از روانشناسى مثبت، آموزگاران، مربيان، درمانگران و کارفرمايان میتوانند در ديگران انگيزه به وجود آورند و به افراد کمک کنند تا نقاط قوت شخصى خود را بهتر درک کنند و پرورش دهند.
درک روانشناسى مثبت
کريستوفر پترسون، نويسنده کتاب «مقدمات روانشناسى مثبت» و استاد دانشگاه ميشيگان، در مقالهاى که در سال ٢٠٠٨ در مجله «روانشناسى امروز» به چاپ رسيده گفته است همانقدر که اهميت دارد بدانيم که روانشناسى مثبت چيست، همانقدر هم اهميت دارد که درک کنيم روانشناسى مثبت چه چيزى نيست.
او مینويسد: «روانشناسى مثبت … فراخوانى است براى علم و تجربه روانشناختى که همانقدر که به ضعفها میپردازد به نقاط قوت هم بپردازد، همانقدر که به اصلاح و ترميم بدترين چيزها در زندگى علاقهمند است به ساختن بهترين چيزها نيز علاقه نشان دهد و همانقدر که به بهبود آسيبها میانديشد به پربارتر کردن زندگى افراد طبيعى و عادى هم بينديشد.»
او البته يادآور میشود که روانشناسى مثبت نبايد از مسايل واقعى که مردم با آن درگير هستند و مورد توجه ساير حوزههاى روانشناسى است، غافل گردد. او میافزايد: «ارزش روانشناسى مثبت، تکميل و توسعه روانشناسى مسأله- محور که در دهههاى اخير غالب بوده است، میباشد.»
شمع های تولد 30 سالگی اش را که فوت می کند، همه خوش و خوشحال دست می زنند و اصرار می کنند که کادوها را باز کند. لبخند می زند اما در درونش غوغاست. غوغای سوال ها: «30 سالگیم هم تمام شد و جوانیم دارد تمام می شود. در این 30 سال چه کار کردم؟ آیا انتخاب رشته دانشگاهم درست بود؟ آیا ازدواجم درست بود؟ آیا شغلم را درست انتخاب کردم؟ چرا این کار را نکردم؟ چرا آن کار را کردم؟ چرا به جای سربازی رفتن، نرفتم ارشد بخوانم؟ همکلاسی هایم را ببین که حالا به کجا رسیده اند و من را ببین که کجایم؟ چرا بچه دار شدم و خودم را گرفتار کردم؟ چرا دارم اینجا زندگی می کنم؟ چرا شهر دیگری را برای زندگی انتخاب نکردم؟ دلم می خواهد بزنم زیر همه چیز و از اول شروع کنم اما مگر می شود؟ زندگی ای که ساخته ام چه می شود؟»
حاصل همه این سوال ها این است که او از فردای جشن تولد، یک آدم پشیمان، سردرگم و غمگین است که فکر می کند آنجور که باید زندگی نکرده است. شاید خودش فکر کند افسرده شده است، شاید دیگران فکر کنند زیادی سخت می گیرد اما اگر نظر یک روانشناس را بپرسد، حتما یک ترکیب را می شنود؛ بحران 30 سالگی.
بحران 30 سالگی و تردید در مورد انتخاب های اصلی
بحران 30 سالگی اولین بحران میانسالی است. بحرانی که درست سر گذر جوانی به میانسالی سر و کله اش پیدا می شود اما این بحران آخرین باری نیست که سوال های اساسی زندگی یقه ما را می گیرد. مساله اینجاست که ما ناگزیر می میریم و فرصت محدودی برای زندگی کردن داریم.
حالا هر چه ما به مرگ نزدیکتر شویم، سوال در مورد انتخاب های اساسی زندگیمان، مثل سوال در مورد ازدواج (هم ازدواج کردن ونکردن وهم با کی ازدواج کردن)، تحصیل (هم ادامه دادن وندادن و هم چی را ادامه دادن)، بچه دار شدن یا نشدن، انتخاب شغل و انتخاب شهر و کشور زندگی، جدی و جدی تر می شود اما در زمان های خاصی بیشتر احتمال دارد که سر و کله این بحران ها پیدا شود.
وقتی که ما یک دهه از زندگی مان را کامل می گذرانیم و به سال های رند می رسیم، یعنی در 30 سالگی، 40 سالگی و 50 سالگی بحران ها بیشتر خودشان را نشان می دهند. منطقی هم هست. بالاخره پرونده یک دهه از عمرمان گذشته است و بعد از آن مثلا به جای اینکه بگویند فلانی بیست و خرده ای ساله است می گویند فلانی 30 ساله است. هم یک دهه به مرگ نزدیکتر شده ایم و هم تعداد بیشتری از انتخاب های اساسی زندگیمان را کرده ایم.
و اما بحران
روانشناسان می گویند در هر دوره از زندگی آدم یک تکلیف مهم روانشناختی دارد و اگر آن را درست انجام دهد، به سلامت از آن دوره می گذرد وگرنه دچار بحران می شود. مهمترین تکلیف در سومین دهه عمر آدم، این است که بتواند با دیگران وارد رابطه صمیمانه جدی شود وگرنه منزوی می ماند.
مهمترین رابطه صمیمانه این دوره، رابطه با همسر احتمالی است. اینکه این رابطه اصولا برقرار شود یا نشود و اینکه آیا ما گزینه درستی برای صمیمیت انتخاب کرده ایم، مهمترین سوالی است که در 30 سالگی دچارش می شویم. البته ناگفته پیداست که بسیارند آدم هایی که ازدواج کرده اند اما رابطه صمیمی با همسرشان برقرار نکرده اند.
غیر از تردید در مورد انتخاب همسر، ما انتخاب های دیگری هم در زندگیمان کرده ایم که یکجوری سرنوشت ساز بوده اند. همینطورکه دارید این انتخاب ها را مرور می کنید، یادتان باشد که بعد از این سوال ها می تواند احساس پشیمانی شدید از انتخاب ها، حسرت در مورد چیزهایی که انتخاب نشده اند و حتی احساس کوچک بودن در مقابل همسن و سال های به اصطلاح موفق تر ذهن ما را تسخیر کند.
1- انتخاب رشته دانشگاهی
اگر بخواهیم خیلی گیر بدهیم، باید برگردیم عقب تر و در مورد انتخاب رشته دبیرستان هم حرف بزنیم. آیا رشته دبیرستانی خودمان را خودمان انتخاب کرده ایم یا برایمان انتخاب کرده اند؟ آیا به خاطر خوشایند دیگران رفته ایم یک رشته دهان پر کن یا قبل از هر چیز به علاقه و استعداد خودمان نگاه کرده ایم؟ اگر مشکلی در رشته دبیرستان نبود، حالا موقع گیر دادن به رشته دانشگاهی است. آیا رشته دانشگاهمان را دوست داشته ایم؟ آیا آگاهانه انتخابش کرده ایم؟ آیا به سال های دانشگاه که نگاه می کنیم، یاد عمر تلف کردن می افتیم یا حس می کنیم آن سال ها سال های پرباری بوده اند؟ آیا فرصت های تغییر رشته را از دست داده ایم؟
2- انتخاب شغل
چیزی که حتی بیشتر از انتخاب رشته تحصیلی، ذهن 30 ساله ها را اذیت می کند، کاری است که مشغول انجام دادنش هستند. آیا از کاری که داریم انجام می دهیم لذت می بریم یا فقط برای اینکه نانی به کف آریم، داریم کار می کنیم؟ آیا این کار براساس علاقه ها و استعدادهایمان بوده است؟ فقط به خاطر پرستیژ اجتماعی وارد این کار شده ایم؟ یا برعکس حس می کنیم کارمان آنقدرها در نظر دیگران خوشایند نیست؟ آیا آنقدرها که خودمان توقع داشته ایم پیشرفت شغلی کرده ایم؟ آیا به همکارهایمان حسادت می کنیم؟
3- بچه دار شدن یا نشدن
احتمالا تعداد آدم هایی که در 30 سالگی بچه هم دارند روز به روز دارد کمتر و کمتر می شود اما در همان درصد هم کسانی که بچه دار شدن را انتخاب کرده اند، ممکن است در 30 سالگی در مورد این انتخاب تردید کنند. موضوع بچه یکجور دیگر هم می تواند در 30 سالگی مطرح باشد که حالا می بینید.
4- ماندن یا رفتن
انتخاب محل زندگی هم از آن چیزهایی است که مخصوصا در وضعیت فعلی نسل سومی های ما، حسابی در ذهن کسانی که بحران 30 سالگی را تجربه می کنند رژه می رود. حالا این انتخاب می تواند به اندازه زندگی در این شهر یا آن شهر ایران قابل حل باشد یا به اندازه مهاجرت کردن یا نکردن پیچیده. حتما شما هم 30 ساله هایی دور و بر خودتان می شناسید که از رفتن یا ماندن پشیمانند.
بحران 30 سالگی و تردید در مورد انتخاب های اصلی
نشانه های بحران
سوال هایی که در مورد انتخاب های مهم زندگی گفتیم، در واقع پشت صحنه بحران 30 سالگی هستند. آن چیزی که ما در رفتار آدم های بحران زده می بینیم، احتمالا یکی یا چندتا از این چیزهاست:
1- خرید چیزهای نامعمول
آدم های 30 ساله یکدفعه خریدهای عجیب و غریب می کنند؛ مثلا طرف کل عمرش موتورسواری نکرده و یکدفعه یک موتور گرانقیمت می خرد، یا یکدفعه ماشینش را اسپرت می کند، یا یکدفعه همه سرمایه اش را می برد در بازار دلار می گذارد یا طلا و جواهر می خرد.
احتمالا این خردها هم نشانه های جوانی از دست رفته را زنده می کنند و هم احساس قدرت کاذبی می دهند که مثلا قرار است آن انتخاب های پشیمان کننده را جبران کنند.
2- انجام کارهای نامعمول
بعضی ها کارهایی می کنند که نه در عرف جایی که زندگی می کنندن معمول است و نه در عرف خودشان حتی؛ مثلا خالکوبی می کنند، عمل های عجیب و غریب زیبایی می کنند و خلاصه هر کاری که در آرزوهای ناخودآگاهشان آنها را به اول جوانی برگرداند.
3- افسردگی
بله درست خواندید. بحران میانسالی می تواند خودش را به صورت یک افسردگی تمام عیار نشان دهد. افسردگی هم که می دانید چه شکلی است: یک غمگینی و ناامیدی شدید به علاوه بی اشتهایی/ یا پراشتهایی، کمبود وزن/ یا اضافه وزن، پرخوابی/ یا کم خوابی و تمرکز نداشتن، بلاتکلیفی و حتی افکار خودکشی. حالا به همه این نشانه ها فکرهای آزاردهنده بحران 30 سالگی را هم اضافه کنید.
4- احساس پشیمانی
30 ساله های بحران زده، پشت سر هم از انتخاب هایشان گلایه می کنند و فکر و ذکر روز و شبشان این احساس ندامت است.
5- توجه بیش از اندازه به ظاهر
بعضی ها هم یکدفعه خوشپوش می شوند، لباس های مارک دار می خرند و می روند مو می کارند. باز هم در جست و جوی نشانه های جوانی از دسته رفته.
6- استفاده از مواد
بالاخره بعضی ها استعدادش را دارند که این بحران آنها را به طرف سوء استفاده از مواد و الکل بکشاند. البته همه اینها یک پناهگاه است برای فرار از واقعیت ناخوشایند بیرون.
7- ایجاد رابطه های جدید
تعارف که نداریم. بعضی ها به خاطر اینکه فکر می کنند که انتخاب همسرشان اشتباه بوده، وارد رابطه های عاشقانه جدید می شوند. بعضی ها بیش از حد به همکارهایشان نزدیک می شوند و جالب اینجاست که همه کیس های مورد نظر آدم هایی هستند که از خود 30 ساله ها جوانترند.
8- گیر دادن به بچه
البته این گیر دادن در بحران 40 سالگی شدیدتر است اما 30 ساله ها هم ممکن است گیر بدهند به بچه بیچاره کوچولویشان و میخواهند هر چه آرزوی به انجام نرسیده دارند را با زور در سرنوشت دلبندشان بگنجانند.
محمدرضامهدوی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
جلال مرادی
کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی

بنا به تعریف مازلاک و جکسون (1981) فرسودگی شغلی عبارت است از کاهش قدرت سازگاری فرد با عوامل تنیدگی زا و نشانگانی مرکب از خستگی عاطفی ، مسخ شخصیت و احساس کاهش کفایت شخصی.
فرسودگی شغلی یا کار زَدگی را از لحاظ لغوی میتوانیم تحلیل قوای روانی که گاهی با افسردگی همراه هست و از تلاش برای کمک به بیماران روانی یا افراد تحت فشار روانی ناشی میشود تعریف کرد. فرسودگی شغلی نشانگان خستگی مفرط عاطفی به دنبال سالها درگیری و تعهد نسبت به کار و مردم هست. به عبارت دیگر فرسودگی شغلی خستگی فیزیکی، هیجانی و روانی به دنبال قرار گرفتن طولانی مدت در موقعیت کار سخت هست . این نشانگان حالتی است که در آن قدرت و توانایی افراد کم و رغبت و تمایل آنها برای انجام کار و فعالیت کاهش پیدا میکند
فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دایم و مکرر است. بدین ترتیب که شخص در محیط کارش به علت عوامل درونی و بیرونی احساس فشار میکند و این فشار، پیوسته و چندینباره بوده و سرانجام به احساس فرسودگی تبدیل میگردد. فرسودگی شغلی به عنوان فقدان انرژی و نشاط تعریف میشود و شخص دچار فرسودگی شغلی احساس کسالتانگیزی را نسبت به انجام رفتار شغلی نشان میدهد.
شخصی که مسئولیتهای همستیزنده و همزمانی دارد، این احساس را خواهد داشت که به چند جهت کشیده میشود. این امر به خستگی از کار و سرانجام فرسودگی شغلی خواهد انجامید.
اولین آسیب فرسودگی شغلی، رنج بردن از فرسودگی بدنی همچون سردرد، تهوع، کمخوابی، و تغییراتی در عادات غذایی است. فرسودگی عاطفی هم چون افسردگی، احساس درماندگی، احساس عدم کارآیی در شغل خود و همچنین ایجاد نگرشهای منفی نسبت به خود، شغل، سازمان و به طور کلی نسبت به زندگی پیامدهای بعدی کارزدگی هستند.
عوامل زمينهساز و مرتبط با فرسودگي شغلي
شناخت طلاق و راهکارهای کنار آمدن با آن
جلال مرادی
روانشناس بالینی

طلاق، پدیده ای است که با آن پیوند ارتباطی و زناشویی دو فرد ( زن و شوهر ) قطع می شود. این پدیده دارای ابعاد مختلفی است که بررسي آن نياز به نگرش چند جانبه بر روي زمينههاي بروز آن دارد. طلاق را ميتوان از ابعاد فردي، خانوادگي، فرهنگي و اجتماعي مورد بررسی قرار داد.
تعریف طلاق
«طلاق» در اصطلاح، به معناى «ازالة قيد نكاح بصيغة مخصوصه» است؛ يعنى گسستن پيوند ازدواج با لفظى مخصوص.
طلاق شکل رسمی جدایی زن و شوهر است؛ به عبارتی، طلاق نوعى گسست و جدايى و اخلال در بنيان هاى اساسى خانواده است كه منجر به جدايى هميشگى ـ طبق قانون ـ مى شود. (مرادی، شنایی، معنویی 1385) البته ممكن است هر نوع اخلال و گسستى منجر به جدايى نشود، گر چه در اين حالت نيز خانواده كاركرد خود را از دست مى دهد و آسيب هاى اساسى به آن وارد مى شود، ولی در این جا مواردی مورد نظر است که بر طبق قانون و شرع از همدیگر جدا شده باشند.
انواع طلاق
برای اجرای حکم طلاق موارد رعایت موارد زیر لازم است:
| شناخت طلاق و راهکارهای کنار آمدن با آن | حجم فایل |
| کنار_آمدن_با_طلاق_و_جدایی.pdf | 591.108 KB |

جامعه شناسان «خانواده» را اين گونه تعريف مى كنند: «خانواده گروهى است اجتماعى و متشكل از افرادى كه داراى روابط سببى (زن و شوهر) و احياناً نسبى (با وجود فرزندان) و گاه فرزندپذيرى با يكديگرند».( ساروخانى 1385)
در اين كه نوع خانواده و خويشان، در هم بستگى ازدواج و ادامهی آن، نقش مهمى دارد، جاى ترديد نيست. جامعه شناسان، تقسيم بندى هاى گوناگونى براى خانواده ذكر كرده اند. در اين جا، تنها آنچه به اين بحث مربوط مى شود ذكر مى گردد...

وظایف و کار کرد های خانواده
1- کانون مهر و الفت.
2- تنظیم روابط جنسی و جواب نیازهای جنسی زن و مرد.
3- تولید مثل.
4- پرورش شخصیت کودکان خانواده.
5- انتقال مواریث مذهبی و فرهنگی به نسل بعدی.
6- جامعه پذیری (فرهنگ پذیری ) یا اجتماعی کردن کودکان خانواده .
7- ایجاد احساس امنیت برای همهی اعضای خانواده و حمایت از آنها .
8- کارکرد عاطفی؛ یعنی، توسعه رفتارهای عاطفی خود و فرزندان خانواده.
9- تعیین پایگاه اجتماعی (جواب به نیاز عضویت های اعضاء خانواده) .
10- کسب احترام برای اعضاء خانواده
11- کارکرد اقتصادی، کار ، تولید، مصرف و پس انداز (سام آرام 1375)
دیدگاههای نظری در باره خانواده
...
مقدمه
كودكان براي كنار آمدن با ديگران به قوانين ساده و روشن نيازمند هستند. نبايد از كودكان بخواهيم كه هر آنچه ما مي گوييم انجام دهند. كودكان در سنين پيش دبستاني دوست دارند خودشان تصميم بگيرند، انتخاب كنند و در كارهاي مربوط به خود مستقل باشند. تنها در مواردي كودك لجبازمحسوب مي شود كه بيش از نيمي از دستورات را اطاعت نكند.
كودكان در سنين 5/2 تا 5/3 سالگي نوعي حالت لجبازي و مقاومت در برابر خواسته هاي پدر و مادر از خود نشان مي دهند. در صورتي كه با ملايمت با آنان رفتار شود، چنين رفتارهايي در كودكان از بين خواهد رفت. اما در صورتي كه والدين لجبازي كودك را با پرخاشگري پاسخ دهند، دردوران نوجواني لجبازی به طور شديد تري بروز خواهد كرد.
علل لجبازی در کودکان
وقتي كودكان درخواستي دارند، يا والدين آنها را مجبور به انجام عملي بر خلاف ميلشان مي كنند، آنها لجباز مي شوند. گاهي توجه زياد والدين به رفتار هاي نامناسب كودكان سبب مي شود كه رفتار هاي نادرست آنان تقويت شود.
به طوري كه كودكان به دليل آوردن، جرو بحث كردن، نق زدن، مجادله كردن و درخواست هاي مكرر متوسل مي شوند. گاهي نيز علت لجبازي كودكان آن است كه والدين در برابر لجبازي هاي آنان رفتار ثابتي ندارند. مثلا يك روز هيچ عكس العملي در مقابل لجبازي نشان نمي دهند و روز ديگر از آنان مي خواهند مطابق با خواسته والدينشان رفتار كنند. اگر هميشه با كودكان رفتار ثابتي داشته باشيم كمتر لجبازي مي كنند.
هنر برقراری ارتباط با کودکان
با خشونت، امر و نهي نكنيد و يكباره دستورهاي نامعقول و غير قابل فهم صادر تكنيد. اين امر باعث عصبانيت و لجبازي بيشتر كودك مي شود. مثلا وقتي مي خواهيد كودكتان را از موقعيت بازي خارج سازيد، حتما بايد وقت اتمام بازي را به اطلاع او برسانيد. چنانچه كودك را بدون اطلاع قبلي از ميدان بازي خارج سازيد، از عكس العمل شديد و واكنش غير عادي او متعجب نشويد.
در مورد كارهايي كه لزوما بايد انجام پذيرد، هيچگاه با فرزند خود بحث و جدل نكنيد مسلما دارويي كه پزشك تجويز كرده علي رغم ميل و خواسته ي كودك، بايد خورده شود( حتي اگر مزه و طعم خوبي نداشته باشد) اما مي توان از او پرسيد كه اين دارو را با آبميوه مي خورد يا چاي يا ساير نوشيدني هاي مطبوع كودك ( در صورتي كه برايش مضر نباشد) و تصميم گيري را به عهده وي بگذاريد. يعني به كودك اجازه دهيد از ميان چند امكان، يكي را انتخاب كند. به هر طريق در مورد دستورات ضروري كه حتما بايد انجام پذيرد، قاطعانه برخورد كنيد و مصمم باقي بمانيد و با لجبازي كودك، باالتماس و تضرع وي، تغيير عقيده ندهيد.
بدانيد با قبول در خواست نا بجاي كودكتان به زودي با خواسته هاي نابجاي ديگري روبه رو خواهيد شد. توجه به اين نكته ضروري است كه : قاطعيت، غير از خشونت است. شكيبايي را به هيچ وجه فراموش نكنيد.
هر گاه متوجه نادرستي فرماني كه به كودك داده ايد شديد و ملاحظه كرديد كه حق با شما نبوده است، به جاي اصرار بر آن و توجيه خواسته نادرستتان به اشتباهتان اقرار و در جهت اصلاح آن برآييد. بدانيد كه اختلاف سني ما با كودكمان و تجربيات زيادي كه نسبت به او داريم، دليل اين نخواهد شد كه هيچ گاه اشتباه نكنيم. اعتراف به اشتباه، تصحيح آن و حتي عذر خواهي، از عظمت روحي فرد نشات مي گيرد. اجازه دهيد فرزندتان اين درس بزرگ زندگي را در محيط خانواده از شما بياموزد. مثلا اگر كودك شما بر خلاف معمول در يك بعد از ظهر مدت زيادي خوابيده است، قطعا شب قادر نخواهد بود به زودي شب هاي قبل بخوابد. اگر شما بدون توجه به اين مساله از او بخواهيد كه زود بخوابد، مسلما دستور نادرستي داده ايد و بايد هر چه سريع تر برايش توضيح دهيد كه امشب مي تواند به خاطر خواب بعد از ظهر بيشتر بيدار بماند. هنگام عصبانيت و رفتار هاي لجاجت آميز كودك، بحث و جدل يا صحبت كردن منطقي، با او نتيجه اي نخواهد داشت. در اين مواقع توجه كودك را به موضوع ديگري جلب كنيد و بعد از آرام شدن و تخليه كودك با ملاطفت از او بخواهيد كه آنچه را موجب عصبانيت و بد خلقي اش شده بود برايتان بيان كند.
البته والدين هم بايد از خود بپرسند كه تحت چه شرايطي كودك چنين رفتاري را انجام مي دهد و بعد از بررسي علل،بايد در نهايت شكيبايي، تلاش كنند تا آن رفتار ها را بهبود بخشند.
والدين هيچگاه نبايد بعد از لجبازي و بدخلقي كودك زماني كه او تازه آرام شده هديه يا خوراكي مورد علاقه اش را به او بدهند يا خواسته هاي غير صحيح او را انجام دهند.
نتيجه گيري
سعی کنید به فرزندان خود بیاموزید و خود نیز این فرصت را به آنها بدهید که خودشان در مورد مسائل کوچک تصمیم بگیرند. البته توجه کنید که نباید بیش از اندازه از کودک انتظار داشته باشید. همچنین به کودک فرصت انتخاب از میان چیزهای مختلف را بدهید.
دسته ای از کودکان بسیار آرام و بی سر و صدا هستند و کمتر جلب توجه می کنند. این کودکان غالباً از ترس از دست دادن محبت والدین خود سعی می کنند بدون کمترین مقاومتی تسلیم آنها شده و از مخالفت احتراز کنند. باید توجه داشته باشیم اگر این شیوه ي رفتاری، ادامه یابد کودک در آینده سرخورده، بی اراده، ترسو و بی جرات خواهد شد و قادر به کسب کفایت لازم و اداره ي زندگی اش نخواهد بود. باید به این کودکان که اعتماد به نفس بالایی ندارند اطمینان دهید که از تصمیم گیری های مستقل آنها خوشحال می شوید. اگر در این میان او مرتکب اشتباهی شد و یا حتی اگر با فکر و ایده او مخالف بودید، باز هم نباید ذره ای از توجه ،مهرورزی و محبت شما به کودک کاسته شود.
به خاطر داشته باشید که هر کودک، شخص منحصر به فردی است. به همین جهت رفتار مناسب با یک کودک ممکن است با کودک دیگری مناسب نباشد.
منابع:
1 ـ رفتار من با کودک من،جواد فیض،انتشارات اساطیر، 1377.
2 ـ اختلال های رفتاری کودکان، نلسون و همکاران، ترجمه منشی، انتشارات آستان قدس رضوی،1372.
3 ـ اصلاح رفتار کودکان، ریچارد بوریس، ترجمه کسائیان، نشر دانشگاهی، 1372.
حاملگي با تغييرات فيزيولوژيك و عوارضي كه به همراه دارد، همچنين تغييرات رواني خاص اين دوران و پيدايش نگراني هاي جديد كه به واسطه وجود جنين حاصل مي شود مي تواند رابطه جنسي را نامطلوب جلوه داده و ميل جنسي را شديداً كاهش دهد . فعاليت جنسي طي بارداري تحت تأثير تغييرات فيزيكي و هيجاني و هم چنين عقايد و باورها در اين رابطه قرار مي گيرد، اما بيشتر مشكلات جنسي اين دوران ناشي از باورها وتصورات غلط و عدم درك صحيح از تغييرات فيزيكي و هيجاني طي حاملگي است.
با توجه به اينكه بارداري مرحله مهمي در زندگي مي باشد، و در اين دوران زن احتياج به حمايت عاطفي بيشتري دارد، با اين حال اطلاعات ناكافي زوجين در زمينه رابطه جنسي در دوران بارداري و وجود نگرش منفي نسبت به مسائل جنسي در اين دوران، باعث بروز مشكلاتي مي شود، به طوري كه كم شدن ارتباط جنسي و يا قطع بدون دليل آن مي تواند باعث كم شدن ارتباط عاطفي و محبت آميز از سوي همسر شده و باعث اضطراب و عدم اعتماد به نفس در مادر گردد.
در تحقيق(حیدری و همکاران 1385) مشخص شد كه 46 % زنان و 43% همسرانشان نسبت به روابط جنسي در دوران بارداري نگرش مثبت داشتند.
جلال مرادی
کارشناس ارشد روان شناسی بالینی
خانواده از اصلی ترین و پایه ای ترین نهادهای اجتماعی است که پایه اصلی ساختار های اجتماعی را شکل می دهد . اهمیت این نهاد در تمامی جوامع، مذاهب و فرهنگ ها مورد تایید قرار گرفته است.
در علوم روان شناسی اعتقاد بر این است که کارکرد و جایگاه افراد در خانواده تاثیر مستقیمی بر بهداشت روان آنها دارد و حتی خود خانواده هم به عنوان یک ساختار منسجم نیاز به قوانینی دارد که منجر به کاهش استرس، افزایش تعامل و در نتیجه ارتقای بهداشت روان در افراد شود.
به صورت طبیعی اگر به ساختار خانواده بدون هیچ گونه مداخله ای دقیق شوید چند شیوه تعامل را خواهید دید که به طور کلی به سه دسته تقسیم می شود:
1- اثرهای متعامل از طریق اعمال قدرت:
در این حالت اعمال قدرت به صورت سلسه مراتبی است و هر فرد وظیفه دارد به تناسب جایگاه خود از افراد بالا دستی تبعیت نماید و پدر به تنهایی و یا پدر و مادر با هم حمکران این مجموعه هستند و دیگران باید بدون چون و چرا بایستی تبعیت نمایند.
2- اثرهای متعامل از طریق برقراری رابطه و گفتگو:
سه شیوه تعاملی به صورت کانال ارتباطی، چرخشی و فاصله ای برقرار می شود.
در فرم ارتباط همه جانبه هر یک از عضوهای خانواده از طریق این کانال با یکدیگر ارتباط دارند. به این صورت که افراد از طریق یک موضوع خاص یا در موقعیت های مختلف می توانند نظرات خود را بیان نموده و یا خواسته های خود را بیان نمایند. در فرم چرخشی یک نفر از اعضای خانواده به طور واسطه ارتباط بین افراد را برقرار می سازد و معمولاً مادر این نقش را بر عهده می گیرد و بالاخره فرم فاصله ای است که در اثرات متعامل افراد خانواده شکاف وجود دارد.
3- اثرات متعامل از طریق ابراز محبت:
ابراز محبت در بین افراد خانواده های مختلف متفاوت است. در بعضی خانواده ها به علت جدایی همسران یا طلاق، علاقه مندی و محبت در اثرهای متعامل بین افراد خانواده غالباً رو به کاهش می گذارد و روابط والدین و فرزندان دچار تضاد می شود.
البته به غیر از ایم موقعیت ها معمولاً شیوه های ابراز محبت در طول زمان و در طول دوره های سنی متفاوت است. ولی به طور کلی برخی خانواده ها کاملاً صمیمی و به هم نزدیک هستند؛ برخی مواقع همه خانواده به غیر از یک نفر احساس صمیمیت و نزدیکی دارند و بلاخره در برخی خانواده ها حلقه محبت مادر است و تداوم و استحکام این حلقه به وجود مادر بستگی دارد.
جایگاه و نقش مرد و زن در خانواده به چه صورتی است؟ ...
لکنت زبان
جلال مرادی – روان شناس بالینی
لکنت کلونیک یا حالت تکراری در بیان کلمه در این نوع از لکنت زبان کودک یک سیلاب از کلمهای را (که معمولاً اولین سیلاب کلمه را) با سرعت و تشنج تکرار میکند. مثلاً کلمه پدر را چنین بیان میکند: پ پ پ پدر.
لکنت تونیک یا توقف در تلفظ در این حالت در فعالیت عضلات تلفظی چند ثانیه توقف و سکون به وجود میآید و کودک دچار وقفه در تلفظ و ادای کلمه همراه با فشار، کوشش و حرکات خاصی است. کودک مبتلا به این لکنت برای ادای کلمه شدیدا به خودش فشار میآورد و پس از لحظاتی سکون به طور ناگهانی و با تشنج کلمه را ادا میکند.
البته لکنت زبان ریشه در دوران کودکی دارد و باید از مواردی از قبیل : بريده گويى ، گفتار پارکینسون ، لرزش اساسی ، مکررگويى ، آوا پريشى بگیر و ول کن ، لالى انتخابی و اضطراب اجتماعی آن را تفکیک داد.
تغییر حالت در لکنت زبانی به طرز عجیبی نشان از حالت روانی دارد و فرد در مواردی غیر موقعیت های ارتباطی که مورد توجه و متکلم الوحده است مانند (ارائه کنفرانس، یا سخنرانی) در موارد دیگر دیده نمی شودمانند (در جمع خوانی ، آواز ، صحبت با حیوانات و اسباب بازی ها صحبت با افراد کوچکتر از خود در فرد )
همچنین برای اختلال لکنت زبان عوامل ژنتیکی نیز پیدا شده است، سه ژن GNPTAB ، GNPTG ، و NAGPA عامل این اختلال شناخته شده اند .
برخی از کودکان از تولد دچار لکنت هستند که از جمله عوامل ایجاد کننده می توان به آسیب دوران جنینی، فلج مغزی، عقب ماندگی ذهنی، تولد خواهر و برادر دیگر و ... اشاره کرد.
کری یا کم نوایی در افراد ممکن است باعث لکنت زبان شود به دلیل اینکه فرد قادر به تشخیص کامل صوت و آوا خود نیست و یا به سختی می شنود بنابراین امکان دارد تکرار آن ناشی از این نقص باشد و شاید به دلیل عدم بازخورد صحیح به بخش مرتبط با زبان در مغز در فرد لکنت زبان ایجاد شود.
بی اشتهایی عصبی
جلال مرادی ـ روان شناس بالینی
مقدمه
ویژگی های اصلی بی اشتهایی عصبی خودداری از حفظ کمترین وزن بهنجار بدن ترس شدید از افزایش وزن ، و اختلال قابل ملاحظه در درک شکل یا اندازه بدن است. به علاوه زنانی که به این اختلال مبتلا هستند پس از نخستین قاعدگی دچار فقدان قاعدگی می شوند.
معمولاً از دست دادن وزن در درجه اول از راه کاهش در میزان کل غذای مصرفی صورت می گیرد. اگرچه این افراد ممکن است با کنار گذاردن غذاهای پر کالری از رژیم غذایی شان شروع کنند، اما بیشتر آنها سر انجام رژیم بسیار محدودی را حفظ می کنند که گاهی تنها معدودی از غذاها را شامل می شود. روش های اضافی از دست دادن وزن شامل تخلیه (یعنی، استفراغ عمدی یا مصرف نابه جای ملین ها، مدرها، یا تنقیه) و ورزش زیاد و مفرط است.
مبتلایان به این اختلال به شدت از افزای شوزن یا چاقی می ترسند. این حالت حتی با کاهش وزن از بین نمی رود بالکه شدت این نگرانی افزایش می یابد.
تجربه و اهمیت وزن در این افراد تحریف شده است به شکلی که این افراد احساس چاقی کلی می کنند در حالی که دیگران اذعان دارند لاغرند، این افراد دائم در حال برانداز کردن باسن ، شکم و ران های خود هستند.
آنها ممکن است از وزن کشی مکرر، اندازه گیری وسواسی اندام ها و استفاده مستمر از آینه برای بازبینی قسمت های بدن استفاده کنند. این افراد کاهش وزن را ناشی از مدیریت می دانند و از تایید مشکلات ناشی از سوء تغذیه طفره می روند.
فقدان قاعدگی در زنان مشاهده می شود و در دختران سنین پیش از بلوغ ، نخستین قاعدگی ممکن است در اثر این بیماری به تاخیر بیفتد.
انها برای رفع مشکل اقدام به مراجعه و درمان نمی کنند و بیشتر آنها بینشی از بیماری خود ندارند.
در جامعه شناسی و انسان شناسی از فرهنگ تعاریف زیادی شده و هر یک به گونه ای با پرداختن به وجهی از رفتار دینی و اجتماعی پردازشی از آن دارند ولی تعریفی که می توان جامعترین آن در تعاریف فرهنگ دانست متعلق به ادوارد تایلر می باشد. وی در تعریف این مقوله می گوید فرهنگ مجموعه ی پیچیده ای است که در بر گیرنده دانستنیها ، اعتقادات ، هنرها، اخلاقیات، قوانین ، نمادها و هرگونه تواناییهای دیگری است که بوسیله ی انسان به عنوان عضو جامعه کسب شده است.( ادوارد تایلر، 1982)
عید نوروز به عنوان سال نو و بهار طبیعت ویژگی های بسیار و منحصر به فردی دارد بازتاب اعتدال بهار جهانی است و به طور متداول در تمام دنیا مورد توجه است. (جشن بهار چین، جشن شکوفه گیلاس ژاپنی ها و حتی کریسمس نماد تولد دوباره زمین است)
در قدیم ، علاوه بر ایران باستان در تمدن های دیگر از جمله روم و یونان باستان جشن سال نو برگزار می شد ولی به دلیل نداشتن تقویم صحیح و تغییر و اصلاح آن هر چند سال یک بار این مراسم متغییر بود و با نظم خاص ایرانیان برگزار نمی شد.
بعد از دوران مسیحت به خاطر خفقان دوران کلیسا مدتی این جشن به فراموشی سپرده شد و بعدها با شرایط جدید در روز تولد عیسی مسیح به عنوان کریسمس دوباره اوج گرفت ولی به طور کلی می توان گفت اعتدال بهار در تمام دنیا مورد توجه انسان بوده و امید تازه ای را برای تغییر همزمان با نو شدن فصل در انسان ها می دمد.
اسلام به عنوان یک مذهب آیینی نه تنها با عید نوروز مخالفت نکرد بلکه آن را به عنوان یک نماد انسانی و نه خرافی پذیرفته است و و رسول اکرم (ص) در روایتی به طور مفصل از زبان سلمان فارسی نوروز را توصیف کرده است و از آن با عنوان مراسمی مبارک نامبرده است.
بار روانی نو شدن در اعتدال بهار چه پیامدهایی را دارد؟
هم زمان با اعتدال بهار و حتی قبل از آن انسان ها برای شروع دوباره سال جدید به تکاپو می افتند و برنامه های خود را با خانه تکانی و استقبال از سال نو شروع می کنند در این ایام افراد با تمییز کردن خانه و محل زندگی خود به تغییر و اعتدال جدید خوش آمد گویی می کنند .
در قدیم بعد از خانه تکانی به رسم دور شدن آلودگی از محل زندگی و استقبال در یک روز خاص (چهارشنبه سوری یا شب نوروز) آشغال و مواد دور ریختنی را آتش می زدند و زندگی خود را با رفع تمام آلودگی ها و برنامه های جدید و تازه کردن دیدارها (دید و بازدید) شروع می کردند.
اهمیت و ماهیت این عید مهم و مردمی به حدی بود که دولت ها برای جلب حمایت و احترام به حقوق مردم در اجرای این مراسم مشارکت نموده و برگزاری و مدیریت آن را به عهده می گرفتند و برخی از آنها این عید را وسیله ای برای فخر فروشی خود قرار می دادند.
ولی ماهیت این عید آمیختن با طبیعت و همرنگ شدن با سادگی های هم چون هفت سین معروف است (که شامل : سبزه، سمنو، سنجد، سکه، سیر، سیب، سمنبل (خوشه گندم) ) که نماد سادگی این سفره طبیعی را می رساند در این سفره قران، کتاب حافظ، آب، نان و مایحتاج زندگی نیز چیده میشود که نشان از هماهنگی با فرهنگ و آیین و جامعه است.
اهمیت دید و بازدید و برگزاری جشن های آیینی در چه بود؟
در نوروز برنامه های متنوعی به صورت خود جوش اجرا می شود که بعد از زمستان و سختی سرما افراد را دوباره با طبیعت آشنا می کند بازی های همچون مسابقات محلی ، رقص و جشن و پایکوبی ، برگزاری مسابقه های رقابتی، میر نوروز(نماد انتقاد مسالمت آمیز برای اصلاح مدیریت روستا و شهر)، و دید و بازدید و رفتن به دامن طبیعت و ... .
تغییر فصل و تازه شدن آیا می تواند بر روان هم تاثیر بگذارد؟
تغییر فصل اگر با مثبت نگری شروع شود تاثیر معناداری بر روند زندگی افراد خواهد گذاشت.
اگر ما هم چون وسایل اضافی باورهای غلط خود را در آتش نوروز بسوزانیم؛ می توانیم سبک بال و فارغ از نا امیدی، یاس و دلتنگی، ترس و بی برنامگی و... به استقبال اعتدال زندگی خود بشتابیم. اعتماد دوباره به خود و دیگران نشانه سلامت است خوش بینی به زندگی و تبین خوشبینانه از سال جدید می تواند شما را در برابر ناملایمتی ها مقاوم نماید.
بنابراین در شروع سال جدید به موارد زیر توجه نمایید:
تبسم و خنده، احترام و تکریم، هدیه دادن و گرفتن، آراستگی و نظافت، مثبت نگری و مثبت گرایی، توجه به رغبت ها، خوش آخلاقی، تفریح و سلامت، دید و بازدید و برنامه ریزی صحیح و امید به تغییر .
عید بر شما پیشاپیش مبارک
جلال مرادی
روان شناس بالینی
نظرسنجی:
دوست گرامی کتاب فرم های شرح حال و راهنمای تکمیل حاصل دو سال تلاش نویسندگان است در صورت تمایل به توزیع در کتاب فروش های سراسر کشور خواهشمند است در بخش نظر سنجی شرکت کنید. همچنین پیشنهاد های خود را از طریق بخش نظرات ارسال نمایید.
با تشکر
معرفی کتاب فُرم های شرح حال و راهنمای تکمیل[1]
تلاش برای ارتقاء بهداشت روانی اقشار جامعه از جمله دغدغه ها و اهداف حوزه سلامت می باشد. برای ساماندهی و جلوگیری از ورود نظرات شخصی و غیر علمی و یکسان سازی علم ضرورت تهیه، تدوین و تکثیر مرجع های علمی و کتاب های علمی در بین اندیشمندان شکل گرفت. بر همین اساس اندیشمندان و محققان بر وسوسه حفظ آثار به نفع خود دست کشیدند و نظریه مرگ مولف را با جان پذیرفتند. تا علم خود، تجربیات و حاصل نتایج آزمایشی و میدانی را با دیگر متخصصان تقسیم نمایند و این دلیلی است بر تکثیر و انتشار آثار علمی که فواید آن را در جامعه بشری به وضوح می بینیم.
محقیقن و مولفین در حوزه علوم روان شناسی سعی کرده اند که هر چه بیشتر این علم را تقویت سازند که مرجع تشخیص بیماری های روانی DSM و ICD از آن جمله اند و باعث شده است که بر مبنای علائم تشخیصی مندرج و مورد؛ تایید تشخیص بیماری ها و امکان فهم جهانی آن فراهم آید. هم چنین برای مصاحبه و گرفتن شرح حال فرم ها و پرسش نامه های زیادی طراحی شده است. که برخی از آنان به فارسی ترجمه شده است. البته در ایران نیز برخی اساتید تلاش های فراوانی را برای تهیه فُرم های یک دست و استاندارد انجام داده اند.
البته با تشکیل سازمان نظام روان شناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران امکان و استاندارد سازی فُرم ها و خدمات روان شناسی امکان پذیر تر شده و جنبه قانونی پیدا کرده است. البته در کنار این سازمان مراکز و سازمان های خدماتی و حمایتی هستند که سال ها به جامعه هدف خود خدمات مشاوره ای و روان شناسی ارائه داده اند. که از جمله آنها می توان سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت و درمان و بنیاد شهید و امور ایثارگران را نام برد.
بنیاد شهید و امور ایثارگران از سال 1367 مراکز مشاوره شاهد و ایثارگر را تاسیس و اقدام به ارائه خدمات روان پزشکی، روان شناسی، مشاوره خانواده، مشاوره ازدواج، مشاوره تحصیلی، مشاوره شغلی، مددکاری اجتماعی نموده است. در حال حاضر تعداد 76 مرکز مشاوره شاهد و ایثارگر در سطح کشور، بیش از 140 مرکز ارجاع و 150 مرکز مشاوره تلفنی؛ زیر نظر حوزه مشاوره و تحکیم خانواده فعالیت دارند. تعداد درمانگران و متخصصان مشغول فعالیت در این مراکز به بیش از 1200 نفر می رسد که تقریباً 30 تا 35 درصد افراد دارای شماره عضویت و پروانه فعالیت سازمان نظام روان شناسی و مشاوره را تشکیل می دهند.
این موضوع نشان می دهد که برخی از سازمان ها به طور مستقیم و غیر مستقیم می توانند تاثیر معنی داری را در تثبیت و تقویت سازمان نظام روان شناسی داشته باشند. بر همین اساس و به خاطر نیاز به برنامه ریزی و یکسان سازی فرم های مراکز مشاوره شاهد و ایثارگر با توجه به معیارهای فرهنگ ایرانی و اسلامی و نیز رعایت اصول علمی، ضرورت طراحی این فُرم ها در دستور کار کمیته تخصصی حوزه مشاوره و تحکیم خانواده قرار گرفت و با تلاشی سه ساله و حضور متخصصین حوزه مشاوره و درمانگران مراکز مشاوره اقدام به تالیف و طراحی کتاب فرم های شرح حال و راهنمای تکمیل(فُرم های پذیرش، شرح حال مراجعان، گزارش جلسات و راهنمای تکمیل برای روان پزشکان، روان شناسان، مشاوران و مددکاران مراکز مشاوره ) نموده است. این کتاب به حضور آقای دکتر غلام علی افروز رئیس محترم سازمان نظام روان شناسی و مشاوره جمهوری ایران تقدیم گردید و ایشان علاوه بر راهنمایی با نوشتن مقدمه ای بر این اثر ، نویسندگان را مورد عنایت قرار داده اند.
در این کتاب فُرم ها و راهنمای شرح حال به صورت کامل آورده شده است که ماهیت و شرح آنها به صورت زیر می باشد: فُرم پذیرش، فُرم روان شناسی و روان پزشکی، فُرم مشاوره خانواده، فُرم مشاوره ازدواج، فُرم مشاوره تحصیلی، فُرم مشاوره شغلی، فُرم مددکاری، فرم گزارش جلسات مشاوره و فُرم گزارش نهایی ...
(معرفی فرم ها را در ادامه مطلب مطالعه نمایید)
[1] مازنی، احمد؛ شنائی، احمد. (با همکاری دکتر محمد حسین الیاسی، ابوالفضل بوذر جمهری، دکتر فرزام پروا، دکتر طاهر تیزدست، مهدی خدا دادی، دکتر رسول روشن، احمد صافی، اکبر صفری، دکتر سعید قشونی زاده، جلال مرادی، دکتر محمد رضا ملانوری، دکتر سید ابوالقاسم مهری نژاد، دکتر مرضیه موسوی و محمد رضا وکیلی). (1389). فرم های شرح حال و راهنمای تکمیل. تهران . نشر یاران شاهد.
موضوع: مدیریت هزینه بر مبنای نیازهای اصلی خانواده
حیطه: روان شناسی خانواده
مهارت: نظارت مالی
مدرس: جلال مرادی (روان شناس بالینی)
سوال:
1- نظارت مالی در خانواده به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟
2- چه کسی مدیریت هزینه در منزل را انجام میدهد؟
3- هزینه ها در خانواده به چند دسته تقسیم می شوند؟
4- برای کنترل هزینه ها در منزل چه باید کرد؟
خانواده درمانی ، بخشی از مهارت های آموزش و درمان به زن و شوهر تحت عنوان خانواده درمانی و سیستم خانواده درمانی ، شاخه ای از روان درمانی است که از طریق کار با خانواده ها و زوج ها روابط صمیمی برای تلاش در تغییر و توسعه می گویند. بنابراین این سبک شیوه ای است برای مشاهده تغییر و تحول در سیستم تعامل بین اعضای خانواده است و امر بر روابط خانوادگی به عنوان یک عامل مهم در سلامت روان دارد.
نظریه ها و مکاتب مختلف از خانواده درمانی در برخی موارد مشترک هستند از جمله، اعتقاد به این که ، صرف نظر از منشاء مشکل ، و صرف نظر از مراجعان "فرد" یا "خانواده" مسئله دار، راه حل های درمانی و مشاوره ای مربوط به خانواده ها در اغلب سودمند است. و این درگیری در خانواده است که معمولاً طرفین شرکت در جلسه درمان را تشکیل می دهند. مهارت درمانگر خانواده ، شامل توانایی ارتباط موثر، تحلیل قوی، هوشمندی و حمایت گسترده می باشد.
در نظریه های اولیه میدانی ، بسیاری از پزشکان خانواده معتقد بودند، مطابق تعارف سنتی خانواده عبارت است از پدر و مادر و کودکان تعریف شده است. اما به مرور این باور تکامل یافته است ، مفهوم خانواده است معمولا در شرایط به شدت حمایت ، نقش دراز مدت و روابط بین افرادی تعریف می شود بنابراین با رابطه خونی نمی توان این رابطه را تعریف نمود.
خانواده درمانی به طور موثر در طیف گسترده ای از مشکلات و نیازهای انسان به کار می رود ، و هنوز به طور علمی هیچ طبقه بندی مبنی بر اینکه این مشکل مرتبط با مشکل روانی است در طبقه بندی ها صورت نگرفته است. چارچوبهای مفهومی توسعه یافته توسط درمانگران خانواده تدوین شده است، به ویژه کسانی که از نظریه پردازان نظام خانواده هستند معتقدند ، خانواده درمانی شامل مطالعه طیف گسترده ای از رفتار انسان ، از جمله پویایی سازمانی و مطالعه از توانایی های کاربردی آن در نظام خانواده است.
تکنیک
خانواده درمانی شامل طیف وسیعی از مشاوره ها و تکنیک های است که از جمله آنها :
هدف والدین از تربیت کودک این است که با بهره گیری از دانش و خرد لازم، کودک را طوری تربیت کنند که بتواند متکی به خود شود و به کمال انسانی دست یابد، با محبت باشد و استعدادهای نهفته و توانایی های بالقوه او به حد کمال متجلی شود.
بنابراین والدین باید همواره به نیازهای جسمی، عاطفی، روانی و اجتماعی توجه نمود. بهترین کار نیز مرحله ای کردن تربیت کودک است:
- توجه کامل به تغذیه به عنوان مهم ترین عامل در رشد و نمو کودک
- آموزش درست راه رفتن، درست صحبت کردن و... . ( کودکان همواره نیازمند راهنمایی هستند)
- تربیت و تنبیه : تربیت یعنی این که کودک بداند در موقعیت های مختلف چه کاری را انجام دهد. تنبیه یعنی هشدار به ترک یا عدم انجام کاری که به ضرر فرد یا اجتماع است. البته در به کار گیری تنبیه برای کودکان باید مراقب بود چون علاوه بر آسیب های جسمی ، روانی و... باعث خاموشی خلاقیت در افراد می شود.
- فراهم نمودن فضای مناسب و ایمن بهتر از ساعت ها مراقبت است: باید محیط ایمن و بدون مشکلی را برای کودک فراهم کنیم تا امکان آسیب جسمی و روانی به حداقل برسد.
- عمل به وعده یکی از مهمترین درس ها به کودکان است: از این طریق کودک التزام به تعهد و مسئولیت پذیری را به بهترین نحوه یاد می گیرد و خود را در برابر تعهدات اجتماعی و فردی مسئول می داند.
- محدود کردن زمان تماشای تلویزیون و افزایش بازی های گروهی: هر چند تماشایی تلویزیون در رشد خلاقیت ذهنی و توانایی زبانی کودک تاثیر مثبتی دارد اما به دلیل عدم تحرک و نیاز کودک به جنب و جوش و هیجان، کشف محیط بیشتر از این برنامه ها است. بنابراین سعی کنید از طریق بازهای گروهی اجتماعی بودن و تحرک را در کودکان خود افزایش دهید.
- ساده کردن قوانین باید ها و نبایده و عمل متقابل به آنها: سعی کنید قوانین زندگی و منزل را که اعضا باید آن را رعایت کنند ساده و آسان بیان کنید و در عمل به آنها همه کوشا باشید.
- آموزش مهارت های زندگی و شهروندی به کودکان
جلال مرادی
روان شناس بالینی
جامعه عبارتند از گروه متشکل از افراد که در یک محیط مشترک، فرهنگ و اهداف نزدیک به هم و.... دور هم زندگی می کنند. این افراد از گروه های منسجم تشکیل می شوند که همه تلاش آنها حفظ حیات و برتری جویی است. و این گروه ها به خاطر حفظ خود و گروه های تحت حمایت خود فعالیت ها و برنامه های منسجمی تقلید می کردند. و سعی می کردند همیشه از بیشترین آمادگی نسبت به رقیبان خود قرار داشته باشند که بازی نیز با این هدف در جوامع به وجود آمده است.
سابقه بازی های گروهی به هزاران سال قبل بر می گردد از آن زمان که افراد با در کنار هم قرار گرفتن بهتر می توانستند به شکار بپردازند و با استفاده از مهارت های گروهی می توانستند بهتر از خود و قبیله دفاع نمایند، غذا و جایگاه بیشتری را تصرف نمایند. اهمیت گروه در بین حیوانات نیز به خوبی درک شده و آنها نیز به صورت گروهی زندگی می کنند.
البته به مرور زمان و تشکیل گروه های بیشتر و تقسیم گروه ها در بین جوامع، هر گروه بنا به نیاز به یک کار تخصصی پرداخت و از این بین رشته های شغلی ایجاد شد و هر فرد در یک رشته کاری مهارت یافت و بنا به شغل خود دستمزد دریافت می نمود و از طرف دیگر از خدمات امنیتی، اجتماعی ، اقتصادی و... در گروه نیز برخوردار بود.
به دلیل همین موضوع افراد وقت بیشتری را بدون فعالیت در اختیار داشتند و به همین منظور اقدام به باز نمایی فعالیت های خود در قالب بازی فردی و گروهی می نمودند.
در اوایل حتی به خاطر تفریح انسان های دیگر را به جان هم می انداختند تا یکدیگر را بکشند و موجب تفریح شهروندان شوند.
هر تمدن برای ارسال فرهنگ خود اقدام به ایجاد بازی و تولید ابزار های انتقال فرهنگ می کند و بر همین مبنا ورزش نیز یکی از این ابزار هاست. کشور ها با قانون مند شدن و برای جلوگیری از جنگ و آسیب های دراز مدت دیگر مانند گذشته با هم به رقابت نمی پردازند.
در تمدن امروزی اعلام برتری و قدرت به ورزش نیز منتقل شده است. هر کشور سعی می کند برای مطرح شدن و اعلام قدرت در بین کشور های دیگر گروه خود را به بهترین شکل ممکن روانه بازی ها نماید و البته برخی از بزرگان بازهای بین اللمل را نیز به همین دلیل پایه گذاری نموده اند تا از طریق آن گروه ها به احساس همدلی و رقابت سالم بپردازند.
ورزش فوتبال از چند جنبه از دیگر ورزش ها متمایز برخوردار است که از جمله فعالیت گروهی، قدرت فن، و مهارت های پشتیبانی از آن و جایگاه و مکان دیدن موجب علاقه مندی مردم شده است.
در این بازی اهمیت چابکی، بازی گروهی، فعالیت های بدنی و مهارتی موجب می شود تا یک گروه بر گروه های دیگر برتری قابل توجه داشته باشند و اگر به این موارد حمایت گروه طرفدار نیز اضافه شود همه چیز تکمیل است تا اهمیت و هیجان لازم برای یک بازی به وجود آید.
بازی فوتبال از جمله پر هیجان ترین بازهای های گروهی است و در سراسر کشور ها و جهان طرفداران زیادی دارد. این بازی برای خود طرف داران زیادی را به وجود آورده است که خود یک گروه بزرگتر را تشکیل می دهند. گروه های طرف دار با جانب داری از یک تیم خود به یک گروه منسجم تبدیل می شوند و این گروه نقش مهمی را در برتری تیم بازی می کند. این طرف داری از بازی یک محله با محله دیگری و در نهایت بازی بین کشورها همه یک حس را در افراد به وجود می آورد و آن چیزی نیست جز این که ما می خواهیم از شما برتر ، بهتر و قدرتمند تر باشیم.
فوتبال جام جهانی، بازی های المپیک و باز های بین المللی با این هدف اهمیت پیدا کرده اند. پس می توان گفت هنوز ما همان گروه جنگجوی و یا شکار چی هستیم که می خواهیم برتر باشیم، فقط ابزار ، نوع ابراز برتری عوض شده است ولی در ماهیت ما هیچ تغییری به وجود نیامده است.
جلال مرادی
روان شناس بالینی
تحلیل شعر برف اثر ممد ابراهیموو
شاعر رودخانه های خروشان
ممد ابراهیموو در 14 اکتبر سال 1933 میلادی در روستای «نورس» در منطقه «شاه بوز» جمهوری خود مختار نخجوان متولد شد.
نام شعری او «آراز» بر گرفته از نام رودخانه ای است که به هنگام تقسیم شدن آذربایجان در 185 سال پیش، به مرز جدا کننده آذربایجان کنونی و ایران تبدیل شده است.
آراز دانش آموخته دانشکده جغرافیا در موسسه علوم تربیتی جمهوری آذربایجان در فاصله سال های 1950 تا 1954 است.
پس از آن او سال های 1961 تا 1963 در ویراستاری انتشارات معارف در باکو کار کرد و در سال های بعد در مجله ادبی الدوز و روزنامه ادبیات و اینجه صنعت مشغول به فعالیت شد.
او افتخارات زیادی را از آن خود کرده است که از جمله آنها: قهرمان کار فرهنگی، جایزه برجسته جمهوری، شاعر مردمی و جایزه استقلال را نام برد.
از آثار او می توان به «نغمه عشق»، «پدر سه پسر»، «دنیا از آن تو، دنیا از آن من» و «صدای نوشته شده روی صخره ها» اشاره کرد. ممد آراز در اول دسامبر سال 2004 در باکو در گذشت (به نقل از روزنامه همشهری 1389)[1].
برف
از دور دیدم که می نگرم سپید ـ سپید، تمیز ـ تمیز
نزدیک که می شوم کرمی افتاده روی برف
به یاد می آورم که بعضی وقت ها حس ما هم این گونه است:
چه قدر فریب سپیدی ها را می خورد.
دلسوزی هایی می بینیم، با سان پوششی که آسترش از خار و رویه اش از ابریشم.
در وعده ها دیدیم، مانند شاپرک
ما را به کودک فریب خورده بدل می کند
از دور که می نگرم، سپید ـ سپید، زیبای زیبا
نزدیک که می شوم، برف کپک زده است.
دلم نباید برنجد از چشمم
قلبم نیز چشمم را بسیار فریب داده است.
تحلیل شعر برف
این شعر به یکی از نظریه های معروف روان شناسی می پردازد که اعتقاد دارد باورهای شناختی غلط باعث برداشت نادرست فرد از محیط می شود و شناخت فرد از محیط را تحت تاثیر باور های غیر منطقی خود قرار می دهد. در این شعر به درستی به تحریف ها و خطا های شناختی اشاره شده است و نکاتی را به انسان یادآور می شود تا انسان ها را در فهم واقعیت یاری دهد و برداشت درست را از طریق استفاده از باورهای منطقی، ملاک شناخت و تصمیم گیری در افراد می داند.
البته از لحاظ روانی این گونه تفکر، اگر وسیع و فراگیر مورد استفاده قرار گیرد به خاطر بدبینی و بدگمانی موجب مشکلات ارتباطی بین خود و اطراف خواهد شد. و نوعی اختلال شخصیت تشخیص داده خواهد شد.
تحلیل اجتماعی دوران زندگی شاعر نیز جالب توجه است. این شاعر در اتحاد جماهیر شوروی در آذربایجان زندگی می کرد، در آن دوران آداب و رسوم، زبان، و دین خرده فرهنگ ها به نفع اعمال سیاست های مسکو و حزب کمونیست سرکوب می شد. در چنین موقعیتی این نوع بدگمانی محیطی را در اشعار این شاعر می توان به خوبی یافت، چون رنگ و لعاب شعارهای کمونیستی «برابری اجتماعی و اقتصادی» بود؛ در حالی که شاعر خود در آن اجتماع همه رویداد ها و واقعیت ها را می دید و لمس می کرد و آن شعارهای رویایی و عوام فریبانه برای او جذابیتی نداشت و با این چنین شعرهای واقعیت اصلی را به مردم گوشزد می کرد.
برای درک یک شعر و تحلیل درست آن باید علاوه بر شناخت روحیه و حالت شخصیتی شاعر به مسائل اجتماعی و فرهنگی غالب دوران او نیز اطلاع و آگاهی نسبی داشته باشیم. البته هایدگر در کتاب پرسش های بنیادین معتقد بود که نظریات و افکار برخی از بزرگان متاثر از زمان و زندگی شخصی آنها نیست و برای تحلیل یک اثر نیازی به مطالعه بیوگرافی نویسنده و خالق اثر نیست و باید خود اثر مورد مطالعه قرار گیرد، البته این موضوع شاید در فلسفه مصداق درستی داشته باشد ولی در ادبیات آثار به وجود آمده را نمی توان با مطالعه خود اثر به تنهایی تحلیل کرد. هم چنین در علوم اجتماعی و رفتاری سعی دارند افراد، آثار و موقعیت ها را از طریق مطالعه فردی، روانی، اجتماعی و فرهنگی و درک تاریخی تحلیل و توصیف کنند.
جلال مرادی
کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی
تحریف های شناختی مشابه ارزیابی های غیر منطقی هستند زیرا موجب می شوند که ما خود را در برابر رویدادهای زندگی یک قربانی ببینیم تا یک مقابله کننده، از این رو مشکلات زندگی ناراحتی، نارضایتی و تنش بیشتری در ما ایجاد می کنند.
آئرون بک و همکارانش چند نمونه از تحریف های شناختی را شناسایی کرده اند که به شرح زیر می باشند (بک 1967، 1976 ؛ بک ، فریمن و همکاران 1990؛ بدروسیان و بک 1980):
- انتزاع انتخابی[1]
- استنباط اختیاری[2]
- تعمیم بیش از اندازه[3]
- شخصی سازی[4]
- تفکر دوقطبی[5]
- پذیرش مسئولیت زیاد
یکی از مهارت های مقابله ای که بسیاری از افراد آن را نادیده می گیرند، استفاده سازنده و مفیدی از سیستم های حمایتی ( شبکه دوستان، اقوام و نزدیکان) است. این سیستم ها به روش های مختلف به شما کمک می کنند تا با رویداد های استرس زای زندگی مقابله کنید. بنابراین به نفع شماست که سیستم حمایتی خود را ارزیابی کرده و یاد بگیرید که این نوع سیستم ها چگونه می توانند به شما کمک کنند. هم چنین درباره ایجاد یک سیستم حمایتی موثر و مفید بیندیشید.
مطالعات پژوهشی نشان داده است افرادی که از سیستم حمایت اجتماعی خوبی برخوردارند، نسبت به زندگی خود خوشبین ترند. مطالعات دیگر نیز نشان داده است که این افراد در غلبه بر افسردگی و سازگاری با آسیب های ناشی از ناتوانی جسمی، حفظ عزت نفس و غلبه بر تنهایی موفق ترند. هم چنین بر اساس شواهد پژوهشی افرادی که از سیستم حمایتی خوبی برخوردارند کمتر بیمار می شوند و سطح استرس فیزیولوژیکی پایینی دارند ( بیلنگز و مووس 1985؛ اس، کوهن و هابرمن 1983؛ دی.ار.ک.هن، شرود و کلارک 1986؛ اس، کوهن و سیم 1985؛ لیپور، آلن و ایوانز 1993؛ میشل، بیلینگز مووس 1982؛ شولز و دکر 1985).
جلال مرادی
کارشناس ارشد روان شناسی ارشد
فیلم درباره الی یکی از محدود فیلم های است که فردیت و اجتماع را با تمام سادگی به تصویر می کشد
موضوعاتی مانند: صداقت، اعتماد، تعهد، دوستی، اطمینان، پیش داوری به همراه احساس امنیت اجتماعی شالوده یک زندگی اجتماعی و خانوادگی را تشکیل می دهد در این فیلم به نقد کشیده می شود.
صداقت: در چند جای فیلم این واژه با دروغ گویی و عدم شفافیت در بین افراد به چالش کشیده شده است الی در حالی که نسبت به زندگی قبلی کاملاً گسیخته و جدا نشده است دست به انتخاب دوم می زند و بدون اطلاع خانواده به جز مادر به شمال می رود و نیز شیوه انتخاب همسر به صورتی است که با سنت ما و شیوه خواستگاری ایرانی مطابقت ندارد.
مادر به دلیل مهر مادری دارد معمولاً اشتباه های فرزندان را نادیده می گیرد به امید خوشبختی و رضایت خاطر آنها ، ولی هیچ وقت به عواقب کار نمی اندیشد با صدور اجازه یک طرفه باعث بروز مشکلاتی در فرزند خود می شود.
اعتماد: شالوده داد و ستد و روابط بین فردی در دنیا کلمه ای است به نام اعتماد.
این کلمه مفاهیم زیادی را به دنبال دارد که از تعهد فردی تا تعهد کتبی را شامل می شود. ولی این مفهوم، کم رنگ شده است. به عبارتی در ایران بنا به خصلت برخی از افراد به صورتی است که حریم قابل نفوذی دارند و به عواقب این حریم فکر نمی کنند. در این فیلم نشان می دهد که یک دختر بدون آشنایی کامل به یک سفر می رود و جالب این که همسفران وی بدون شناخت قبلی نه تنها او را پذیرش می کنند ، بلکه رای به تایید آن می دهندو او را فردی مطمئن برای همسری احمد می دانند در حالی که کمترین شناختی بین آنها وجود ندارد و حتی آنها برای شناختن تلاشی نمی کنند.
تعهد: خانواده و روابط بین فردی با تعهد بین دو نفر و حتی دو خانواده تشکیل می شود. این تعهد حتی در روابط بین افراد نیز به صورت دوستی وجود دارد و افراد به دوستان ، نزدیکان و خانواده خود احساس تعهد و وفاداری دارند . در این فیلم این مفهوم به سادگی به نقد کشیده می شود در جاهای مختلف همسران و حتی افراد تعهداتشان را زیر سوال می برند و حتی فیلم نشان می دهد که آنها بالقوه در روابط شان تزلزل محسوسی وجود دارد. از انتخاب گرفته که احمد بنا به تعهد و اعتماد به دوستان خود اقدام به آشنایی با فردی می کند که در تعهد و دوستی خود با نامزدش دچار تزلزل است و حتی دوست خانوادگی احمد نیز با اطلاع از این رابطه ، الی را فرد مناسبی برای ازدواج می داند با این مفهوم که او قصد جدایی از نامزدش را دارد. در واقع در جامعه با این گونه افراد زیاد برخورد می کنیم که افراد به خاطر عدم امنیت روانی اقدام به یار گیری می کنند و افرادی هستند که در زمان تشکیل خانواده باز هم روابط مخفیانه ای را دارند و این روابط را تضمینی بر احساس نیاز و امید واهی به آینده می دانند.
در کل این فیلم اخلاق انسانی را به نقد می کشد، و مفاهیمی را به نقد می کشد که جهان شمول هستند ولی متاسفانه در ایران به راحتی نقص می شوند که از جمله آنها دورغ گویی و سوء استفاده از اعتماد است.
و حتی در ادامه سعی در برطرف کردن آن ندارد و چهره افراد را معصوم نشان نمی دهد و آخر کار هم با یک دروغ دیگر به پایان می رسد.
از طرفی نبود امنیت انتطامی و کم توجهی به جان انسان نیز به چالش کشیده می شود و امکانات و تلاش های تیم نجات نا کافی و ناشی از کم اهمیتی افراد است . این موضوع به راستی در ایران وجود دارد در آنجا که افراد اورژانسی در هنگام ورود به بخش اورژانس کمترین خدمات را دریافت می کنند و این کم توجهی نه به خاطر کم لطفی پرسنل ؛ بلکه به خاطر نبود حمایت بیمه ای کافی و نبود مدیریت پاسخگو است. انگار که جان آدمی در این سرزمین از اهمیت آن چنانی برخوردار نیست نمونه آن را در بخش اورژانس، جاده، و.... غیره هر روزه می بینیم.
در هر صورت این فیلم سعی داشت بگویید که مفاهیم اخلاقی و انسانی که پایه انسانیت است در حال کم رنگ شدن هستند و این نه به خاطر بدی انسان ها بلکه به خاطر نبود تربیت و آموزش صحیح خانواده، اجتماع و .... به وجود آمده است. به نظر من یک خانواده بهتر از است از داشتن فرزند محروم باشد تا اینکه بچه ای به اجتماع تحمیل کند که از پس مخارج ، تربیت و آموزش کافی آن بر نیاید و این موضوع در کل به حمایت دولت و مدیریت بر می گردد. چه بسا خانواده هایی از درآمد کافی برخور دارند ولی در امر تربیت و راهنمایی نا توانند.
مدیریت ازدواج از طریق خانواده و با همکاری روان شناسان و مشاوران ، آموزش به خانواده و ارزش گذاری و احیاء مفاهیم جهان شمول هم چون: صداقت، اعتماد، تعهد و امنیت تضمین کننده جامعه سالم خواهد بود.
در قسمت معرفی سازمان مطلبی که توجه کارشناسان علوم رفتاری و اجتماعی را جلب می کند متن زیر است:
« اين سازمان به نحوي تنظيم شده كه ... به افزايش اطمينان خاطر، ايجاد امنيت روحي و سلامت جسمي و در نهايت ارتقاي بهرهوري نيروي كار منجر ميگردد»
امید به آینده و احساس امنیت باعث می شود که افراد درکنار یکدیگر به صورت اجتماعی زندگی کنند و منافع شخصی خود را با جامعه تقسیم کنند این امر به مروز زمان باعث تشکیل سازمان های شد که با ایجاد اطمینان و تعهد اخلاقی و به تضمین دولت مرکزی ، یا نمایندگان خود حمایت از آینده و مواقعی که فرد قادر به کار نیست را تضمین کرده اند.
این قبیل فعالیت ها منجر به تشکیل سازمان ها ، بانک ها و نهادهای حمایتی شده است در ایران این فعالیت و مسئولیت خطیر و مهم به عهده سازمان تامین اجتماعی است سازمانی که امام خمینی (ره) حتی در زمان جنگ تحمیلی اجازه برداشت از منابع آن را به نفع جنگ ندادند و فرمودند این امانت متعلق به عرق کارگران است .
به هر حال در حال حاضر مسائلی پیش آمده که سازمان تامین اجتماعی و مدیران آن از طرف برخی از نمایندگان و روزنامه ها مورد سوءظن قرار گرفته اند. و هرز گاهی از طرف نمایندگان مجلس تهدید به محاکمه در دادگاه می شوند. کش دادن این موضوع اصل تشکیل این سازمان را زیر سوال برده و نه تنها در افزايش اطمينان خاطر، ايجاد امنيت روحي و سلامت جسمي و در نهايت ارتقاي بهرهوري نيروي كار موثر نبوده بلکه باعث ایجاد تنش و ترس از دست دادن امنیت مالی را در کارگزان باعث شده است.
این موضوع مواردی از جمله احساس استرس زیاد ، ناامیدی و ایجاد بدگمانی را در جامعه به دنبال خواهد داشت.
سازمانی که تامین کننده آتیه افراد و تضمین سلامت جسمی و روانی کارگران را تعهد نموده است خود به یک عامل تهدید کننده سلامت روانی تبدیل شده است.
بنابراین رفع این سوء تفاهم ها و مداخله سریع سازمان بازرسی و قوه قضایه در چنین مواردی و شفاف سازی موضع و اطلاع رسانی به جامعه باعث کاهش استرس و باز گرداندن اطمینان به کارگران خواهد شد.
و در صورتی که این موضوع ادامه داشته باشد و مدیران در رسانه ها برای هم و برعلیه یکدیگر مطلب بنویسند امنیت روانی و احساس امید به آینده در جامعه تهدید خواهد شد.
مقدمه
با توجه به تعریفی که از یادگیری میشود و آن را تغییرات کم و بیش دائمی رفتار در نتیجه تجربه میدانند، میتوان تصور کرد که با انواع یادگیری در زندگی مواجه خواهیم بود، به این دلیل که فرد از زمان تولد تا سالمندی تجارب مختلفی در حوزههای مختلف کسب میکند. تلاشهای مکرر برای راه رفتن ، سخن گفتن ، غذا خوردن ، ارتباط با همسالان ، دفاع از خود ، مطالب آموزشگاهی ، مهارتهایی مثل رانندگی ، یادگیری مشاغل و ... نمونههایی از یادگیریهایی هستند که فرد در طول زندگی خود به شیوههای مختلفی آنها را یاد میگیرد. نظریه پردازان مختلف انواع مختلف یادگیری را معرفی کردهاند.
( اصل مطلب به زبان انگلیسی و ترجمه آن را در ادامه مطلب مطالعه فرمایید)
توانمند سازي مشاركت جويانه با مسايل مورد نظر جامعه شروع شده و بر كنترل جامعه بر اهداف و فرآيند كار تاكيد دارد در حاليكه بهبود جامعه از خارج از جامعه شروع شده و تحت كنترل پژوهشگران، تامين كنندگان منابع مالي و موسسات بزرگ موجود درجامعه قرار دارد. شهروندان دست در دست هم مي دهند تا قدرت خود را براي تحول جامعه از طريق تاثير بر رفتار ديگران افزايش دهند.
در مورد اينكه نرخ بزهكاري زنان از مردان كمتر است اين سؤال پيش ميآيد كه آيا حضور كم زنان در عالم بزهكاري امروزه هم ابقاء شده و يا اينكه رو به تعديل است و به نرخ بزهكاري مردان نزديك ميشود؟
سؤال بعدي اين است كه چرا زنان روي هم رفته بيش از مردان در برابر وسوسههاي بزهكارانه مقاومت ميكنند؟
براي پاسخ به اين سؤالات بايستي به بازبيني اين مطالب پرداخته شود. 1- چگونگي نرخ بزهكاري زنان 2- چگونگي مشاركت زنان در بزهكاري 3- شخصيت جنايي زنان
زنان داراي ويژگيهاي ممتازي هستند كه آنها را از مردان جدا ميسازد، از قبيل: عادت ماهانه، حاملگي و يائسگي. حال آيا تفاوت اندام زن و مرد موجب تفاوت مطلق زيستي بين اين دو جنس ميگردد؟، در پاسخ به اين سؤال آقاي دوگرف جرمشناس بلژيكي اظهار داشته كه هيچ انساني از نظر فيزيولوژيكي نه صددرصد زن است و نه صددرصد مرد.
آزمون رورشاخ يك آزمون فرافكنی متشكل از ده لكهی جوهر به اشكال متقارن است كه در آنها از آزمودنی خواسته می شود به آزمايش كننده توضيح دهد كه لكه ها او را به ياد چه چيزهای می اندازند. هدف كلی آزمون ، سنجش ساختار شخصيتی مراجع با تاكيد بر شيوه های ناهشيار وی در پاسخ دادن به آن است. بر خلاف حمله های كه از درون وبيرون حوزهی روانشناسی به آزمون رورشاخ وارد شده است. اين آزمون هنوز هم يكی از پر مصرف ترين (دوران ، بلانشار، و ميندل1998؛ لوبين و همكاران1985) و پرطرفدارترين ابزارهای سنجش به شمار می رود.
ساعت کار مفید و بازده آن از موضوعاتی است که در همه رشته ها به آن پرداخته اند. اما توافق قابل قبولی در این زمینه صورت نگرفته است و موضوع ساعت کار مفید جای بحث زیادی دارد.
ولی با توجه به اینکه متخصصان بهداشت روانی با انسان و روان به طور مستقیم در ارتباط هستند و سیستم روانی از جمله مهمترین بخش مغز است بنابراین باید با احتیاط بیشتری به کار این گروه توجه نموده و میزانی را برای آنها در نظر گرفت.
از جمله اصول اخلاق حرفه ای در این رشته ها رعایت حقوق مراجع و احترام به کرامت انسانی ذکر شده است .
بنابراین درمان یا مداخله ی حرفه ای نیاز به دقت زیاد و نیز زمان مفید دارد و درمانگران باید علاوه بر دانش و تخصص با توانایی و آمادگی جسمی اقدام به مداخله ی حرفه ای نمایند. البته باید درآمد و هزینه های این افراد نیز مورد توجه قرار گیرد . در این بحث کوتاه به زمان پیشنهادی و درآمد تقریبی خواهیم پرداخت که امیدوارم کارشناسان و همکاران نظرات تخصصی خویش را در مورد این موضوع بیان نمایند.
بنابراین با استناد به قوانین صنفی (سازمان نظام روان شناسی و جمهوری اسلامی ایران ) و بر طبق سخن وزیر کار میزان تدریس و آموزش مفید برای همه رشته ها یک سوم ساعت فعالیت در ماه می باشد.(روزنامه همشهری، ش 4767، 21 بهمن 1387، ص 4)
روزی كه با هیجان و عجله آغاز شود بهویژه اگر اولین روز هفته جدید باشد با همان حس ناخوشایند سپری میشود.
هیجان و بیقراری عصر روزهای تعطیل حسی است كه همه ما كم و بیش با آن روبهرو هستیم و دلیل آن نه برای شروع هفتهای جدید كه برای حضور مجدد در محل كار است؛ مكانی كه هرچند سالها به آن قدم گذاشتهایم. اما این حس هرگز رهایمان نمیكند.
روانشناسان دلیل اصلی این هیجان و استرس را مقابله ناخودآگاه بدن با تغییر شرایط میدانند؛ تغییری كه هر چند نو نیست اما ذهن همواره آن را نو دانسته و حالتی تدافعی به خود میگیرد. این حالت برای افراد تازه كار، صد چندان است اما با چند راهكار ساده هر دو گروه كهنهكار و تازهكار میتوانند بر تنشهای خود غلبه كنند.
روانشناسان شكل آشفتگیها و هیجان افراد برای شروع یك هفته جدید كاری را متفاوت از تازهكارها میدانند و توجه به این نكات را برای غلبه بر بیقراریهای آنها توصیه میكنند:
روشهای مختلف پیشگیری از حاملگی و استفاده از متدهای نوین در این زمینه
در اجرای برنامه های بهداشت و تنظیم خانواده و اینکه جمعیت یک کشور در حد متعادلی ثابت مانده و یا با سرعت کمی افزایش یابد، بایستی اقدام به جلوگیری از آبستنی کرد. برای رسیدن به این هدف باید یا آمیزش جنسی را تقلیل داد و یا روشهایی بکار برد که با وجود آمیزش جنسی، لقاح و آبستنی انجام نشود. راه اول اصولاً عملی نیست زیرا یکی از مشخصات ویژه رفتاری انسان، میل زیاد او به آمیزش و ارضاء تمایلات جنسی است. از این رو بشر کوشیده است تا روشهایی ابداع نماید که ضمن عمل جنسی، از لقاح و تولید مثل جلوگیری گردد.
عموماً استرس می تواند از محیط (استرس موقعیتی) یا از ویژگی ها و خصوصیت های شخصی فرد (استرس ذهنی) ناشی شود. استرس موقعیتی می تواند از همه مسایل زندگی ما سرچشمه بگیرد. ما در خانه، مدرسه و در روابط متقابل با افراد دیگر و علاوه بر این ها، در محیط كار در معرض عامل استرس آفرین گسترده و فراوانی قرار داریم.
بدون تردید، همه این منابع گوناگون استرس روی هم انباشته شده و به سطح عام استرس ما اضافه می شود. به این معنا كه استرس به وجود آمده در خانه می تواند به استرس ناشی از كار افزوده شود و بالعكس. بیشتر محققین استرس این مساله را تشخیص داده و تاكید می كنند كه زمان مطالعه استرس توجه به تصویر همه جانبه كل استرس فردی مهمتر است تا توجه به تنها استرس ناشی از محیط كار می باشد.
روان شناسان در این حوزه دست به مطالعات زیادی زده اند و شخصیت و نیازهای افراد را مورد بررسی قرار داده اند. که در این بین روان شناس بزرگ معاصر مزلو نتایجی قابل توجه ای را به دست آورده است. ایشان در مطالعات خود دریافتند که شخصیت های بزرگ جهان در طبقه بندی او در مرحله خود شکوفایی قرار داشته اند و یا در مراحل بالای نیازها قرار گرفته اند.
بنابراین باید در انتخاب به معیارها و نیز شخصیت افراد توجه نمایید. که در این زمینه نظریه مزلو ، برای آشنایی بیشتر آورده شده است به امید اینکه در معیار انتخاب شما تاثیر مثبتی داشته باشد.
![]()
سال 1388 ، « سال اصلاح الگوی مصرف» نام گذاری شده است که مبنای آن پایه گذاری الگویی مبتنی بر اصلاح شیوه ی مصرف در جامعه به منظور پیشگیری از آسیب های مصرف زدگی است که منجر به بازگشت سرمایه به داخل خانواده و در سطح وسیع کشور می شود. گرچه اصلاح امری به این مهمی نیازمند یک دوره درازمدت است ولی توجه مسئولین و مردم می تواند شروعی بر رعایت این امر باشد که با پیروی از آموزه های دینی و نیز علوم تخصصی می تواند در جامعه نهادینه شود.
هر نوع اصلاح در جامعه نیازمند اصلاح رفتار است و رفتار فرایندی است که در یک دوره بر اساس هنجارهای خانواده، جامعه و نیز شخصیت افراد شکل می گیرد که البته یادگیری اجتماعی بیشترین سهم را در شکل گیری رفتار افراد جامعه دارد و در سطح کلان منجر به پدید آمدن فرهنگ یک جامعه خاص می شود.
وجود یك شخصیت سالم در جامعه پُرتنش و استرسزای امروزی از دیدگاه بسیاری از افراد، افسانهای و غیر واقعی جلوه میكند؛ امّا آنچه مسلّم است، وجود »شخصیت سالم« واقعیتی انكار ناپذیر است و شادابی، نشاط، لذّت بردن از زندگی و هدفمندی در آن، مستلزم داشتن شخصیت سالم است.
كسب شخصیت سالم ( كه آرزوی بسیاری از افراد جامعه است ) چندان دور از دسترس نیست و به نظر میرسد كه میتوان از طریق آشنایی، معیارهای سلامت روانی و تطابق آن با ویژگیهای شخصی، تعامل مثبت با افراد و محیط پیرامونی و اجرای اصول صحیح و راستین معنوی در زندگی به گونهای عملی به آسیب شناسی پرداخت و عوامل آسیب رسان به شخصیت سالم را شناسایی كرد و با اصلاح و زدودن همه جوانب منفی احتمالی، در كسب شخصیتی سالم كوشش نمود.
از دیدگاه یونگ (۱۹۱۳) پدیدههای برونگرایی (Extraversion) و درونگرایی (Introversion) دو جنبه مهم از شخصیت انسانی را تشكیل میدهند. هنگامی كه توجه به اشیا و امور خارج چنان شدید باشد كه افعال ارادی و سایر اعمال اساسی آدمی نتیجه ارزیابی ذهنی نباشد، بلكه معلول مناسبات امور و عوامل خارجی باشد، برونگرایی خوانده میشود. (سیاسی، علیاكبر، ۱۳۷۱، ص ۸۲)
جوانی, دوران قدرت و آسیبپذیری شدید است, طغیان احساسات جوانی و طلب شهرت و مقام , میتواند جوانان ورزشكار را در برخی از موارد تشویق به كاربرد غیر مجاز دارو نماید. در نتیجهی یك مطالعه بر روی جوامع غربی , داروها و موارد مورد كاربرد غیر مجاز , بر حسب میزان مصرف آنها, به ترتیب الكل, حشیش, آمفتامینها (یك داروی محرك اعصاب) ، داروهای توهم زا (مثل ال اس دی) ، كوكائین و بالاخره, استروئیدهای آنابولیزان (عضلهساز) گزارش شدهاند.
اسكیزوفرنی یكی از وخیم ترین اختلالات روانی است و افراد مبتلا به آن با انواع مختلف هذیان ها و توهم ها دست به گریبانند.
بیش از یك صد سال است كه این بیماری به عنوان یك معمای حل نشده برای روان پزشكان و پژوهشگران علم اعصاب باقی مانده و علت آن هنوز كاملاً مشخص نیست. ۵۰ تا ۶۰ درصد بیماران مبتلا به این اختلال صداهایی را می شنوند كه گاهی اوقات این صداها باعث ایجاد رفتار هایی جنون آمیز در این افراد می شود و حتی باعث می شود كه در اغلب موارد آنها دست به خودكشی بزنند.
تحولات بی حد و حصر در بنیان های جوامع که بر اثر حرکت از دوران گذار به سمت زندگی ماشینی و صنعتی رخ داده، به پدید آمدن شکاف هایی منجر شده که انسان های امروز را ناگزیر از همنوا سازی خود با شرایط جدید کرده است.
اگر اختلالات فكری و روانی به گونهیی باشد كه تزاحم در انطباق فرد با محیط و شرایط زندگیاش ایجاد شود و ضرورت پیدا كند كه مداخلههای تخصصی از جمله روانپزشكی صورت بگیرد، میگوییم كه این فرد دچار اختلال روانی است.
حدود ۴۰ درصد خانمها به اختلال عملكرد جنسی مبتلا هستند. این مسئله در خانمهای جوان بیشترین شیوع را دارد و با افزایش سن، میزان بروز این مشكل كمتر میشود. معمولاً خانمها وقتی به این موضوع پی میبرند كه سطح تمایل یا رضایت جنسی آنها از بین رفته و یا دچار تغییر شده و مشكلی در روابط جنسی آنها بهوجود آمده است. البته این مشكل با انجام درمان موثر، برطرف میشود.
ارگونومی یا مهندسی فـاكتورهای انسانی از دو كلمه یونانی " Ergo " به معنی كار و " Nome's " به معنی قانون و قاعده مشتق شده است و در لغت به معنای قانون و قاعده كار است. ارگونومی كوششی است در جهت تناسب كار با انسان.
آرامش زندگی در گرو برآوردن نیازهاست. نیازها به طور کلی به 5 گروه تقسیم میشوند:
· نیازهای فیزیولوژیکی
· نیاز به امنیت
· نیازهای اجتماعی
· نیاز به احترام
· نیاز به خودیابی
که به ترتیب نیازهای اولی نیازهای رده پایین و نیازهای آخری نیازهای رده بالا به حساب آمده و نیاز به خودیابی حد بالای نیازهاست.
|
یک نظریه یادگیری عبارت است از مجموعهای از اصول و قوانین در زمینه فرایند یادگیری. نظریات یادگیری به بررسی فرآیند یادگیری میپردازند و تلاش میکنند چگونگی یادگیری و عوامل موثر بر آن را مورد بررسی قرار دهند. برای رسیدن به این هدف هر یک از صاحبنظران این مساله را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دادهاند که موجب بوجود آمدن نظریات مختلف در زمینه یادگیری شده است. |
استعداد را میزان نسبی پیشرفت فرد در یک فعالیت برآورد میکنیم. اگر برای کسب مهارت در یک فعالیت افراد مختلف در شرایط و موقعیت یکسانی قرار بگیرند متوجه خواهیم شد که افراد مختلف تفاوتهایی از لحاظ میزان کسب آن مهارت نشان میدهند. برخی افراد در یک زمینه یادگیری بهتر و کارایی زیادتری از خود نشان میدهند و پیشرفت آنها در آن زمینه سریعتر است، در حالی که افراد دیگر در زمینههای دیگری ممکن است از خود کارایی و مهارت و سرعت پیشرفت زیادتری نشان دهند. در واقع چنین تفاوتی به تفاوت آنها در استعدادهایشان مربوط میشود.
کارل راجرز (1902 - 1987)
«برای من هیچ چیز با ارزشتر از تجربه نیست. محک و معیار درستی هر چیز برای من، تجربه شخصی خود من است. نه ایدههای کسان دیگر و نه حتی هیچ یک از ایدههای خودم، معتبرتر از تجربیاتم نیستند. این تجربیات است که باید بارها و بارها به آن رجوع کنم تا به تقریب نزدیکتری از حقیقت دست یابم. تنها به این ترتیب است که آن حقیقت جزئی از وجودم میشود.» ( کارل راجرز)
چکیده: هرزهنگاریهای اینترنتی به عنوان یک معضل مهم و مسأله بحث برانگیز مطرح است. متفکران و متخصصان علوم رفتاری با تحقیقات گسترده در این زمینه ، به دنبال تأثیرات روانی و اجتماعی این پدیده هستند و خواستار وضع محدودیتهای قانونی بیشتر در ارائه مطالب مستهجن میباشند.
هرزهنگاری عامل ایجاد بیماریهای جنسی و روانی زیادی همچون آزار کودکان و تجاوز به عنف است. علاوه بر این که اعتیاد به هرزهنگاری، موجب اختلال در روابط صحیح و صمیمیخانوادگی و زندگی زناشویی نیز هست.
روانپزشک مشهور و استاد گرانقدر دکتر محمد مجد معتقدند در ایران 40% طلاق ها به علت عدم رضایت جنسی صورت می گیرد. این پدیده هر چند ممکن است در نظر اول عجیب و یا باورنکردنی به نظر برسد و شاید به نظر پاره ای متشرعین ، بیش از حدمتآثر از مکتب فرویدباشد یا به نوعی ساده کردن مسئلهء طلاق به نظر برسد، ولی از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران، امری مقرون به واقعیت و حتی حقیقتی انکار ناپذیر است.
همه روان شناسان پرورشي و متخصصان آموزشي معتقدند که توانايي هاي آفريننده و شيوه هاي فکري واگرا را مي توان به افراد، به ويژه به کودکان و نوجوانان، آموزش داد. ما اينجا به طور خلاصه به چند اصل کلي براي پرورش خلاقيت اشاره مي کنيم.
نیاز انسان به راهنمایی و مشورت با دیگران در تصمیم گیری ، انتخاب و بکار گیری راه حلهای مناسب در زندگی بر کسی پوشیده نیست. خصوصاً در سنینی که فرد ناچار به انجام انتخابهای مهمی است.
واژهي اعتياد به سكس، براي نخستين بار در دههي 1980 ميلادي مطرح شد. اين واژه براي توصيف افرادي به كار گرفته ميشد كه به گونهاي وسواسي در پي تجارب جنسي بوده و چنانچه نميتوانستند نيازهاي جنسيشان را ارضا كنند، رفتارشان مختل ميگشت. در واقع، اين مفهوم از الگوي وابستگي (اعتياد) به داروها (مواد) يا رفتارهايي چون قمار برگرفته شده است. وابستگي (اعتياد) به سكس در اين جا به معني وابستگي روان شناختي، وابستگي جسمي و وجود نشانهها و علايم سندرم ترك (محروميت) در صورت عدم دسترسي به دارو (ماده) يا ناكامي رفتار (مانند قمار) است.
عدم كنترل ادرار يكي از شايعترين علل مراجعه به روانپزشك يا متخصص كودكان مي باشد.
كودكاني كه به سن پنج سالگي مي رسند بايد توانائي نگهداري و كنترل ادرار خود را كسب كنند .حال اگر با رسيدن به سن پنج سالگي با سطح رشدي مناسب بدون هيچ دليل جسمي و مشكلات پزشكي و يا مصرف برخي داروها ( ادرار او رها )،كنترل ادرار صورت نگيرد و اين مسئله دو بار در هفته به مدت سه ماه پياپي باشد، فرد مبتلا به اختلال بي اختياري ادرار خواهد بود. شب ادراري ممكن است خواه عمدي و خواه غير عمدي باشد. در واقع ترس، اضطراب، از دست دادن مهر و محبت والدين، تولد كودك ديگر، جلب نظر والدين، ترس از تنبيه و در بچه هاي بزرگتر مشكل در مدرسه و دوستان و در كل هيجانات مختلف در كودك مهمترين علل بيماري هستند.
هوش چیست؟
مفهوم هوش، تاریخی طولانی دارد، شاید به اندازة خود انسان قدمت داشته باشد. حتی قدیمیترین داستانهای مکتوب در تاریخ بشری، مثل حماسة گیلگمش، بعضی قهرمانان داستان را «عاقل» و بعضی دیگر را، برای این که مؤدب باشیم، کمتر عاقل توصیف کردهاند. داستانهای انجیل از باهوشی نمونههای بسیار واضحی ارایه میدهند، مثل حضرت سلیمان، نمونههای حمایقت را هم آوردهاند، مثل حماقت همسایههای نوح و خود فرعونهای مصر. به نظر میرسد که ما انسانها، مدتهاست این عقیده را پذیرفتهایم که بعضی مردم در تصمیمگیری بهتر از بقیه هستند.....