مقدمه
افراد از هر تصميم و عملي يك انتظار و هدفي را دنبال مي كنند. ازدواج هم از اين قاعده مستثني نيست و هر يك از زن و شوهر ها از يكديگر و از رابطه انتظارات و خواسته هايي دارند ولی به راستی در چند درصد از موارد، همسران ازخواسته های یکدیگر مطلع هستند و پاسخ هایی مناسب به این انتظارات می دهند. در حقیقت در بسیاری از اختلافات و ناسازگاری های زناشویی شاهد مطرح شدن خواسته هایی هستیم که به کرات و بارها طی سالیان گذشته مطرح شده اند و هر بار همسران احساس کرده اند که از صحبت کردن بر سر این مسائل، نه تنها سودی عایدشان نشده است، بلکه بر وخامت اوضاع هم افزوده شده است و در نهایت ماحصل این دور باطل احساس درماندگی و ناکامی و تلاش در جهت فراموش کردن مشکلات و آنها را به گذر زمان سپردن است. گویی با خود می گویند » از عهده این مشکل بر نمی آییم « یا » این مسائل حل شدنی نیست« .
گویی با خود می گویند » از عهده این مشکل بر نمی آییم « یا » این مسائل حل شدنی نیست« .
مطرح کردن خواسته ها یک مهارت است:
سه مولفه در بيان ماهرانه خواسته ها و انتظارات نقش اساسي دارند.
اولين مولفه ، "شفاف"و واضح بودن خواسته ها و انتظارات است و اصولا بيان مبهم خواسته ها و انتظارات، يكي از موانع جدي سه راه تحقق خواسته ها است به دليل اينكه همسر ما ممكن است هيچ وقت متوجه پيام مبهم خواسته ما نشود و به آن پاسخ مثبت ندهد.
دومين مولفه تاثير گذار در مهارت بيان انتظارات، عنصر "شدت" ناميده مي شود. بدين معني كه گاهي خواسته ها كاملا درست است و همسر ما نيز آمادگي لازم براي پاسخگويي مثبت به آن را دارد اما به دليل اينكه ما خواسته ها و انتظاراتمان را با شدت نامناسب (تن صدا، لحن تند و...) مطرح مي كنيم، همسرمان در مقابل آن خواسته ما جبهه گيري مي كند و پاسخ مثبت به آن نمي دهد.
سومين عامل تاثير گذار در اين مهارت مسئله ي"اعتماد" است. منظور از مفهوم اعتماد، در مهارت بيان انتظارات اين است كه ما قبل از اينكه خواسته ها و انتظارات خودمان را از همسرمان مطرح كنيم، بايستي بخش عمده اي از انتظارات خودمان را در زمينه هاي مختلف پاسخ داده باشيم تا بدين ترتيب انگيزه او را براي پاسخ دادن به خواسته هاي خودمان تقويت كرده باشيم (اعتماد سازي و بستر سازي).
دفاع يا جبهه گيري
يكي از عوامل اصلي ناكامي همسران در حل مسائل شان اين است كه اغلب زن و شوهر ها زماني كه مي خواهند خواسته هاي خودشان را مطرح كنند، از همسرشان انتقاد می کنند و یا با شیوه ای سرزنش آمیز و توام با کنایه سخن می گویند. طبيعي است كه همسرشان نيز احساس تهديد شدگي مي كند و معمولا به دو شكل پاسخ مي دهد. يا جبهه گيري مي كند و به صورت تدافعي رفتار مي كند و يا سكوت كرده و كناره گيري مي كند كه به نوعي نشانه اي از فاصله ي عاطفي بين همسران است. بنابر اين اگر ما يادبگيريم خواسته ها و انتظارات خودمان را نه به شكل انتقاد و سرزنش، بلكه به صورت گله و شكايت و بيان شفاف خواسته ها و انتظارات مطرح كنيم، زمينه مناسبي را براي پاسخ مثبت از جانب همسر فراهم كرده ايم. البته گاهي هم علت اصلي جبهه گيري همسران در مقابل خواسته هاي همسرشان رنجش هاي مزمن آنها از یکدیگر به دليل عدم تحقق خواسته هايشان در طول رابطه است.
نتیجه گیری
در نهايت بدانيم كه در اغلب موارد پشت رفتار هاي منفي نظير پرخاشگري، توهين، سكوت، قهر، كناره گيري و... پيام هاي پنهاني حاكي از تمايل آنها به بهبود رابطه و برقراري پيوند عاطفي با همسر نهفته است. درست است كه شكل ظاهري رفتار همسر در چنين شرايطي منفي است، اما اگر ما مهارت كشف خواسته ها و انتظارات پشت رفتارهاي منفي را داشته باشيم،
خيلي اوقات مي توانيم در لحظات بحراني به دنياي دروني و عاطفي همسرمان نفوذ كرده و خواسته ها و انتظارات نهفته او را از پشت صورتك خشم، غم يا هر نوع رفتار منفي ديگر كشف و بدان پاسخ دهيم.
و در نهايت بايد به اين مطلب اشاره كرد كه براي يادگيري اين دسته از مهارت ها در جهت كاهش اختلافات زناشويي و افزايش سازگاري زناشويي، مي توان از خدمات مشاوره و روانشناسي نيز استفاده كرد.